بابانوئل یک شخصیت تاریخی و داستانی در فرهنگ عامیانه کشورهای غربی و مسیحی است...
۰
کد مطلب : ۱۶۹۹۶
بابانوئل یک شخصیت تاریخی و داستانی در فرهنگ عامیانه کشورهای غربی و مسیحی است. نام بابانوئل با جشن کریسمس آمیخته شده است.
بابا نوئل اشاره به نام یکی از کشیشان مسیحی به نام سن نیکولاس دارد که در قرن چهارم میلادی میزیست و از اهالی بیزانس و منطقه آناتولی در ترکیه فعلی بودهاست. وی به خاطر کمک و دادن هدیه به فقرا شهرت داشت.او ۸گوزن به نام های دنسر (Dancer)، کامت (Comet)، داشر (Dasher)، پرنسر (prancer)، ویکسن (Vixen)، کیوپید (cupid)، داندر (Donder) و بلیتزن (Blitzen) داشت. سن نیکلاس با گوزن هایش مسافرت می کرد و به مناسبت های مختلف به بچه ها هدیه می داد.«بابانوئل» یکی از نمادهای شب سال نو میلادی است. بعضی ها معتقدند او یک پیرمرد چاق بوده که شب های زمستان به کمک افراد فقیر می رفته است.خیلی از بچه ها شب سال نو آرزو می کنند و منتظر می مانند تا بابانوئل آرزوهایشان را برآورده کند.شاید به خاطر همین بود که چند وقت پیش در خبرها شنیدیم یک مدرسه ابتدایی به خاطر این که یکی از معلم ها در آن مدرسه به بچه ها گفته بود بابانوئل حقیقت ندارد، مجبور به عذرخواهی شد. خانواده های این دانش آموزان اعتراض کرده و گفته بودند بچه ها به امید و آرزو نیاز دارند و باور کردن بابانوئل هیچ آسیبی به آنان نمی زند، پس مدرسه حق ندارد امید را در آنان از بین ببرد.مردم آنقدر به نیکولا و افسانه بابانوئل علاقه پیدا کرده بودن که روز تولدش رو با روز تولد مسیح یکی کردن تا به اون بهانه جشن های مربوط به این قدیس همراه کریسمس برگزار بشه و از بین نره.
شهرت بابانوئل همانند شهرت لباس قرمزش و به بزرگی چکمه های سیاهش است.او ممکن است مشهورترین و اشناترین شخص برای تمامی مردم روی زمین باشد حتی معروف تر از " تایگر وودز"، "مایکل جوردن" و "آنجلینا جولی" است. چندبار اسم بابانوئل و تصویر وی بر روی کوزه های گلی نقاشی شد؟ از سارقان بانک ها گرفته تا نقاشان خیابانی از تصویر جذاب وی استفاده می کنند ولی هنوز هم عاشق بابانوئل هستیم. بدست آوردن چنین شهرتی قرن ها طول خواهد کشید.
حاجی فیروز یا حاجی پیروز منادی سنتی نوروز است که در روزهای نزدیک به نوروز در کوچهها و خیابانهای ایران ظاهر میشود.
حاجی فیروز مردی است با چهره سیاه کرده و لباسی به رنگ قرمز همراه با کلاه دوکی شکل قرمز، دایره و دنبکی به دست میگیرد، به خیابان میآید و به رقص و شیرینکاری و خواندن شعرهای ضربی به رقص میپردازد. مردم از هر سنی دور او جمع میشوند و همراه با او شادی میکنند. گفته می شود که سیاهی صورت حاجی فیروز به دلیل بازگشت او از سرزمین مردگان است.
در یک استوره کهن، ایشتر ایزد بانوی زایش و باروری به جهان فرودست سفر می کند و برای او دیگر بازگشتی نیست. پس زایش و باروری بر زمین باز می ایستد و خدایان چاره جویی می کنند و چنان می خواهند که ایشتر جانشینی برگزیند تا او را به جای خود به جهان فرادست بفرستد.ایشتر همسر خود "دو موزی" را بر می گزیند، تن پوشی سرخ بر تن دوموزی می کند، روغنی خوشبو به سر و روی سیاهش می مالد، ساز "نی" در دستش می گذارد و او را به جهان فرادست می فرستد تا روی زمین آید و گیاهان را زندگی بخشد. بالا آمدن دو موزی و سبز شدن گیاهان هر سال همزمان با فرا رسیدن بهار و نوروز ما ایرانی هاست و چنین به نظر می رسد که "حاجی فیروز" امروز، خویشاوند همان "دوموزی" کهن است که همچو او با جامه ای سرخ و چهره ای سیاه و دایره زنگی در دست، نوید بخش نوروز است.
در زمان بسیار قدیم نزدیک عید، عدهای به منظور کسب و شادکردن مردم، با نام حاجی فیروز در کوچه و خیابانها به راه میافتادند این افراد با چهرههایی که آن را سیاه کرده بودند و لباسهای رنگارنگ بر تن و کلاهی به سر و به همراه داریه زنگی که در دست داشتند و نواختن آهنگهای خود اشعاری را نیز میخواندند که موجبات شادی مردم را فراهم میآورد. با انجام این کارها به در دکانها و جلوی مردم رفته و بابت شادکردن آنها پولی دریافت میکردند از جمله اشعاری که حاجی فیروزها میخواندند این دو سه بیت از محبوبیت بیشتری برخوردار بود. حاجی فیروزه، بله سالی به روز، بله ارباب خودم سلام و علیکم ارباب خودم سرتو بالا کن ارباب خودم اخماتو واکن ارباب خودم بزبز قندی ارباب خودم چرا نمیخندی حاجی فیروزه بله سالی یه روزه بله
اما به سر حاجی فیروز در این دوره و زمانه چه آمده است کم کم چهره حاجی فیروز کمرنگتر و کمرنگتر شد از افرادی که لباسهای شاد میپوشیدند و برای آمدن بهار و سال نو شادی میکردند! این روزها ما حاجی فیروز را کمتر میبینیم گاه در سر چهارراه آن هم برای گدایی.
در عجبم با تمدن چندین هزار ساله چرا ...
حاجی فیروز گدایی میکند در حالی که بابانوئل کادو میدهد!؟؟