تاریخ انتشاريکشنبه ۱۷ دی ۱۴۰۲ - ۱۵:۲۴
plusresetminus
میترا لبافی، خبرنگار، در اینستاگرام خود نوشت: مادربزرگم می گفت : وقتی بچه ها در خواب لبخند میزنند فرشته ها را می بینند. و با آنها گفتگو می‌کنند. من اما اینجا لبخندی نمی بینم. چون ریحانه احتمالا خواب به خواب شده است : خواب زمین او را در خود فرو برده و فرشته ها به طرف آبی آسمان رفته آند… تصویر او اشارتی ست به جهل آن زن و مردی که بمب به کمر بستند و هزار تکه شدند و در دوزخ منتظر صحنه گردان هایشان هستند از زخم هایی که با گوشواره های صورتی به شکل قلب و هزار دیوان شعری خوب نمیشود. ما فکر میکردیم دوره مغول ها تمام شده … عمارت ها و کتابخانه ها باقی می مانند و زنان و دختران در امان هستند. ما فکر میکردیم دیگر کسی نمی سوزد. تحقیر نمیشود. سرکوب نخواهد شد. تاریخ یک سرزمین ویران نمیشود. جوی خون در شهرها و کشورها راه نمی افند … سرها بریده نمیشود و دیگر مثلا شاعری مثل عطار وقتی مغول نا بخرد سرش را برید با خون خود بر دیوار شعری نمی نویسد … ما فکر میکردیم… اما تا جهالت باقی ست تا تاریکی جای نور را می‌گیرد تا ایمان خودش را به زور در برخی قلبها جا میکند باید ماند و جنگید و صبر کرد و گریست . و زمین تا ظهور منجی درد میکشد . درد میکشد . درد میکشد.
۰
کد مطلب : ۳۲۸۴۵۲
دل نوشته خبرنگار صداوسیما در مورد کودکان شهید کرمان

دل نوشته خبرنگار صداوسیما در مورد کودکان شهید کرمان
 
منبع : مشرق
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

آخرین عناوین