حزب الله :
چند ماهي است بدون هيچ دليلي از كار معلق شده‌ام. من براي دوري از سياه‌نمايي مورد نظر و تاكيد مقام معظم رهبري سكوت محض كردم تا خدايي نكرده آب به آسياب دشمن ريخته نشود..
تاریخ انتشاردوشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۳:۲۲
۰
کد مطلب : ۱۳۴۴۴۷
به گزارش شبکه خبری تحلیلی حزب الله به نقل از خبرگزاری صبا، مدتي بود كه که وقتی به بخش‌هاي مختلف خبري تلويزيون نگاه مي‌انداختيم رد و نشاني از رضا حسين‌زاده؛ گوينده خبر با سابقه نمي‌ديديم تا اين‌كه چندي پيش خبر وخامت حال او و بستري‌شدن اين گوينده در بيمارستان منتشر شد. علت غیبتش در بخش اخبار تلويزيون را كه جويا شديم هر كسي دليلي را برای آن آورد؛ عده‌اي كسالت و بيماري عده‌اي بازنشستگي و... اما خودش به‌هيچ‌وجه زير بار برچسب بازنشستگي نمي‌رود و حرفهاي بسياري دارد. با رضا حسين‌زاده درباره سال‌ها فعاليتش در عرصه خبر و علت غيبتش در اين مدت به گفت‌وگو نشسته ايم كه در ادامه مي‌خوانيد 
گويندگان خبر به‌لحاظ شرايط كاري معمولا در زندگي شخصي و حرفهاي خود محدوديت دارند آيا محدوديت‌هاي شغلتان باعث تغيير در روند زندگي‌تان شده است؟
در مسير گويندگي خبر، گوينده ابتدا خبرخوان، بعد كارشناس خبر و در نهايت سياستمدار مي‌شود و به‌دليل ساختار سياسي كه اين شغل دارد متاسفانه محدوديت‌هايي را به‌وجود می‌آورد. از جمله همين محدوديت‌ها برای من اين بوده كه به‌مدت دو سال درگير داستان‌هايي شدم و چند ماهي است بدون هيچ دليلي از كار معلق شده‌ام. من براي دوري از سياه‌نمايي مورد نظر و تاكيد مقام معظم رهبري سكوت محض كردم تا خدايي نكرده آب به آسياب دشمن ريخته نشود و شبكه‌هاي ماهواره‌اي از حرف‌هايم سوءبرداشت نكنند. من خودم را سرباز اين نظام و افسر جنگ نرم آن مي‌دانم و تنها در خواستم اين است كه با رياست سازمان دكتر علي‌عسگري ملاقات كنم و حرف‌هايم را فقط و فقط به خودشان بزنم چراكه «گوش نامحرم نباشد جاي پيغام سروش...» از وی مي‌خواهم به تنها نامه من كه روي ميزشان است رسيدگي كنند.
آیا دليلي براي تعليقتان از كار به شما ابلاغ شده است؟
حتي من قرارداد همكاري تا پايان امسال را نيز داشتم اما بدون هيچ دليلي از كار معلق شدم.
شما مي گوييد محدوديت‌هايي وجود دارد به‌طور كل چقدر موافق و يا مخالف اين فيلتر‌ها و محدوديت‌ها هستيد؟
يك گوينده خبر در بخش‌هاي مختلفي تحت عنوان صرفا جهت اطلاع، آن سوي خبرها و... مشكلات مردم را بازتاب مي دهد اما هيچ وقت تريبوني وجود ندارد كه مشكلات آن گوينده بيان شود. البته من تا حد بسيار زيادي موافق اين فيلتر‌ها هستم و آن‌ها را قبول دارم که بايد لحاظ شود اما در جايي هم بايد صداي من به‌عنوان يك گوينده شنيده شود. يك گوينده خبر پول قابل توجهي از طريق اين شغل به‌دست نمي‌آورد. از طرفي جاي ديگر و در حوزه‌هاي ديگر هم نمي‌تواند اجرا كند و يا حتي اجازه مصاحبه ندارد همه اين‌ها محدوديت است.
برخي درباره بازنشستگي شما از کار حرف مي‌زنند در صورتي كه خودتان مي گوييد تعليق از كار... يعني اين نكته را شايعه مي‌دانيد و تكذيبش مي‌كنيد؟
من اصلا عنوان بازنشستگي را قبول نمي‌كنم و آن را به‌شدت تكذيب کرده و به آن اعتراض دارم. به عقيده من بازنشستگي برچسبي است براي كم‌رنگ نشان‌دادن زشتي خانه‌نشيني يك خبرخوان كه يك سياستمدار است. اگر در تاريخچه خبر صداوسيما نگاه كنيد هيچ گوينده‌اي در ٤٨ سالگي بازنشسته نشده است. مگر براي وكلاي مجلس و يا يك سياستمدار بازنشستگي معنا دارد؟ تا كي آزمون و خطا؟ ١٨ ساله بودم كه وارد‌سازمان صداوسيما شدم و سی سال است كه در اين حوزه فعاليت مي‌كنم و درست در زماني كه يك گوينده به پختگي و اوج بلوغ رسانه‌اي رسيده و برند شده است که حالا مي‌توان از تجربيات او بهترين استفاده را كرد كنار گذاشته مي‌شود. در حالي كه در حكم مقام معظم رهبري به دكتر علي‌عسگري به استفاده از نيروهاي خبره و كار آمد فعلي و در كنار آن پرورش نيروي جوان اشاره شده است. متاسفانه آن‌چنان نيروي جواني هم به سازمان تزريق نشده است و اين جاي دلسوزي دارد. درد از اين است كه ٣٧ سال از انقلاب اسلامي مي‌گذرد و من ٣٢ سال پا‌به‌پای اين نظام در هر شرايطي از صميم قلب فعاليت كردم اما اين‌كه در ٤٨ سالگي بي‌هيچ دليلي خانه‌نشين شوم بسيار زشت است.
با تمام اين تفاسير اگر زمان به عقب برگردد باز هم همين حرفه را انتخاب مي كنيد؟
با توجه به شناختي كه از رضا حسين‌زاده دارم نه يك بار اگر بارها و بارها به عقب برگردم باز هم همين مسير را انتخاب مي كنم چرا كه هدفم کسب شهرت نبود و نيست. در حال حاضر به اندازه كافي از آن برخوردارم. هدف و اولويت من خدمت بوده و هست و به‌نظرم اکنون به بلوغ رسيده‌ام و حتي بهتر و بيشتر از سابق مي‌توانم در اين عرصه خدمت كنم.
برخي از مردم نسبت به اخبار پخش‌شده از صداوسيما خوشبين نيستند و اعتماد لازم را ندارند. چقدر با این نكته موافق هستيد و با توجه به سال‌ها فعاليت در اين حوزه علت آن را چه مي دانيد؟
بحث اعتماد مخاطب هم به‌نوعي به گوينده برمي‌گردد وقتي مخاطب از كودكي تا بزرگسالي با گوينده‌اي بزرگ شود و با صداي آن بسياري از اخبار مهم را بشنود ناخودآگاه به آن گوينده و كلام آن اعتماد مي‌كند. يك رسانه وقتي بي‌شناسنامه شد و برندش را از دست داد بي‌هويت مي‌شود، صداوسيما جمهوري اسلامي ايران هويت ندارد. تغيير و تحول در‌سازمان و به‌طور مشخص در سيستم خبر مربوط به تعويض خبرخوان‌ها نيست بايد اين مسئله و ريزش مخاطب صداوسيما به‌معناي واقعي به‌صورت عميق كالبد شكافي و كارشناسي شود. همه دنيا برندسازي مي‌كنند و از آن بهره مي‌گيرند اما ما روي فرد مشخصی سرمايه‌گذاري ميكنيم وقتي برند شد و قابليت‌هاي آن شناخته شد فردي خنثي را جايگزين ميكنيم به نظرم اين نوع سياست‌گذاري نقش بسياري در ريزش مخاطبان رسانه ملي دارد.
از نظرتان نقاط ضعف و قدرت سیستم خبر صداوسیما چیست؟
يكي از نقاط ضعف اصلي آن عمل نكردن به حكم و توصيه‌هاي مقام معظم رهبري است. مقام رهبري همواره به استفاده از نيروهاي با تجربه، متخصص و متعهد و در كنار آن جوان‌گرايي تاكيد داشتند اما متاسفانه نه تجربه و تخصص و نه جوان‌گرايي هيچ‌كدام مطرح نشد.
و نقطه قوت؟
نقطه قوت آن اين است كه صداوسيما در چارچوب از پيش مشخص و تعيين شده وظايف خود را انجام مي‌دهد.
شرايط مالي براي يك گوينده خبر چگونه است؟ عده‌اي از مردم تصور مي‌كنند حقوق مجري و گوينده خبر، دقيقه‌اي محاسبه می‌شود.؟
نه اصلا به اين شكل نيست، براي آمدن و ماندن در اين حرفه كه بسيار سخت و حساس است تنها بايد عشق داشت آن وقت حتي استرس‌هاي آن هم لذت‌بخش مي‌شود.
با مزه‌ترین و يا به‌يادماندني‌ترين تپقي كه در سال‌ها فعاليتتان زديد چه بود؟
به‌دليل اين‌كه گويندگي خبر در فرمت زنده اتفاق مي افتد لحظه لحظه آن خاطره و به‌يادماندني است اما بگذاريد اينگونه جواب شما را بدهم با مزه‌ترين تپق و حرفي كه در مورد من زده شده زدن برچسب بازنشستگي به من در سن ٤٨ سالگي است در حالي كه اينگونه نيست و اين براي من بسيار بامزه و خنده‌دار است.
شرايط ورود براي علاقه‌مندان به اين عرصه را چگونه ارزيابي مي‌کنيد؟
در سال‌هايي كه من وارد سازمان شدم شرايط ورود به مراتب سخت‌تر بود اما در حال حاضر اين فيلتر‌ها و مراحل ورود بسيار راحت‌تر شده در حالي بايد حساسيت‌ها به اندازه و درست باشد. گويندگي خبر بازيگري نيست يك بازيگر مي تواند خطا كند اما كسي كه آنتن زنده تلويزيون دست او است اجازه خطا كردن ندارد و همين حساسيت كار را بالا مي‌برد.
گويندگان خبر به‌لحاظ شرايط كاري معمولا در زندگي شخصي و حرفهاي خود محدوديت دارند آيا محدوديت‌هاي شغلتان باعث تغيير در روند زندگي‌تان شده است؟
در مسير گويندگي خبر، گوينده ابتدا خبرخوان، بعد كارشناس خبر و در نهايت سياستمدار مي‌شود و به‌دليل ساختار سياسي كه اين شغل دارد متاسفانه محدوديت‌هايي را به‌وجود می‌آورد. از جمله همين محدوديت‌ها برای من اين بوده كه به‌مدت دو سال درگير داستان‌هايي شدم و چند ماهي است بدون هيچ دليلي از كار معلق شده‌ام. من براي دوري از سياه‌نمايي مورد نظر و تاكيد مقام معظم رهبري سكوت محض كردم تا خدايي نكرده آب به آسياب دشمن ريخته نشود و شبكه‌هاي ماهواره‌اي از حرف‌هايم سوءبرداشت نكنند. من خودم را سرباز اين نظام و افسر جنگ نرم آن مي‌دانم و تنها در خواستم اين است كه با رياست سازمان دكتر علي‌عسگري ملاقات كنم و حرف‌هايم را فقط و فقط به خودشان بزنم چراكه «گوش نامحرم نباشد جاي پيغام سروش...» از وی مي‌خواهم به تنها نامه من كه روي ميزشان است رسيدگي كنند.
آیا دليلي براي تعليقتان از كار به شما ابلاغ شده است؟
حتي من قرارداد همكاري تا پايان امسال را نيز داشتم اما بدون هيچ دليلي از كار معلق شدم.
شما مي گوييد محدوديت‌هايي وجود دارد به‌طور كل چقدر موافق و يا مخالف اين فيلتر‌ها و محدوديت‌ها هستيد؟
يك گوينده خبر در بخش‌هاي مختلفي تحت عنوان صرفا جهت اطلاع، آن سوي خبرها و... مشكلات مردم را بازتاب مي دهد اما هيچ وقت تريبوني وجود ندارد كه مشكلات آن گوينده بيان شود. البته من تا حد بسيار زيادي موافق اين فيلتر‌ها هستم و آن‌ها را قبول دارم که بايد لحاظ شود اما در جايي هم بايد صداي من به‌عنوان يك گوينده شنيده شود. يك گوينده خبر پول قابل توجهي از طريق اين شغل به‌دست نمي‌آورد. از طرفي جاي ديگر و در حوزه‌هاي ديگر هم نمي‌تواند اجرا كند و يا حتي اجازه مصاحبه ندارد همه اين‌ها محدوديت است.
برخي درباره بازنشستگي شما از کار حرف مي‌زنند در صورتي كه خودتان مي گوييد تعليق از كار... يعني اين نكته را شايعه مي‌دانيد و تكذيبش مي‌كنيد؟
من اصلا عنوان بازنشستگي را قبول نمي‌كنم و آن را به‌شدت تكذيب کرده و به آن اعتراض دارم. به عقيده من بازنشستگي برچسبي است براي كم‌رنگ نشان‌دادن زشتي خانه‌نشيني يك خبرخوان كه يك سياستمدار است. اگر در تاريخچه خبر صداوسيما نگاه كنيد هيچ گوينده‌اي در ٤٨ سالگي بازنشسته نشده است. مگر براي وكلاي مجلس و يا يك سياستمدار بازنشستگي معنا دارد؟ تا كي آزمون و خطا؟ ١٨ ساله بودم كه وارد‌سازمان صداوسيما شدم و سی سال است كه در اين حوزه فعاليت مي‌كنم و درست در زماني كه يك گوينده به پختگي و اوج بلوغ رسانه‌اي رسيده و برند شده است که حالا مي‌توان از تجربيات او بهترين استفاده را كرد كنار گذاشته مي‌شود. در حالي كه در حكم مقام معظم رهبري به دكتر علي‌عسگري به استفاده از نيروهاي خبره و كار آمد فعلي و در كنار آن پرورش نيروي جوان اشاره شده است. متاسفانه آن‌چنان نيروي جواني هم به سازمان تزريق نشده است و اين جاي دلسوزي دارد. درد از اين است كه ٣٧ سال از انقلاب اسلامي مي‌گذرد و من ٣٢ سال پا‌به‌پای اين نظام در هر شرايطي از صميم قلب فعاليت كردم اما اين‌كه در ٤٨ سالگي بي‌هيچ دليلي خانه‌نشين شوم بسيار زشت است.
با تمام اين تفاسير اگر زمان به عقب برگردد باز هم همين حرفه را انتخاب مي كنيد؟
با توجه به شناختي كه از رضا حسين‌زاده دارم نه يك بار اگر بارها و بارها به عقب برگردم باز هم همين مسير را انتخاب مي كنم چرا كه هدفم کسب شهرت نبود و نيست. در حال حاضر به اندازه كافي از آن برخوردارم. هدف و اولويت من خدمت بوده و هست و به‌نظرم اکنون به بلوغ رسيده‌ام و حتي بهتر و بيشتر از سابق مي‌توانم در اين عرصه خدمت كنم.
برخي از مردم نسبت به اخبار پخش‌شده از صداوسيما خوشبين نيستند و اعتماد لازم را ندارند. چقدر با این نكته موافق هستيد و با توجه به سال‌ها فعاليت در اين حوزه علت آن را چه مي دانيد؟
بحث اعتماد مخاطب هم به‌نوعي به گوينده برمي‌گردد وقتي مخاطب از كودكي تا بزرگسالي با گوينده‌اي بزرگ شود و با صداي آن بسياري از اخبار مهم را بشنود ناخودآگاه به آن گوينده و كلام آن اعتماد مي‌كند. يك رسانه وقتي بي‌شناسنامه شد و برندش را از دست داد بي‌هويت مي‌شود، صداوسيما جمهوري اسلامي ايران هويت ندارد. تغيير و تحول در‌سازمان و به‌طور مشخص در سيستم خبر مربوط به تعويض خبرخوان‌ها نيست بايد اين مسئله و ريزش مخاطب صداوسيما به‌معناي واقعي به‌صورت عميق كالبد شكافي و كارشناسي شود. همه دنيا برندسازي مي‌كنند و از آن بهره مي‌گيرند اما ما روي فرد مشخصی سرمايه‌گذاري ميكنيم وقتي برند شد و قابليت‌هاي آن شناخته شد فردي خنثي را جايگزين ميكنيم به نظرم اين نوع سياست‌گذاري نقش بسياري در ريزش مخاطبان رسانه ملي دارد.
از نظرتان نقاط ضعف و قدرت سیستم خبر صداوسیما چیست؟
يكي از نقاط ضعف اصلي آن عمل نكردن به حكم و توصيه‌هاي مقام معظم رهبري است. مقام رهبري همواره به استفاده از نيروهاي با تجربه، متخصص و متعهد و در كنار آن جوان‌گرايي تاكيد داشتند اما متاسفانه نه تجربه و تخصص و نه جوان‌گرايي هيچ‌كدام مطرح نشد.
و نقطه قوت؟
نقطه قوت آن اين است كه صداوسيما در چارچوب از پيش مشخص و تعيين شده وظايف خود را انجام مي‌دهد.
شرايط مالي براي يك گوينده خبر چگونه است؟ عده‌اي از مردم تصور مي‌كنند حقوق مجري و گوينده خبر، دقيقه‌اي محاسبه می‌شود.؟
نه اصلا به اين شكل نيست، براي آمدن و ماندن در اين حرفه كه بسيار سخت و حساس است تنها بايد عشق داشت آن وقت حتي استرس‌هاي آن هم لذت‌بخش مي‌شود.
با مزه‌ترین و يا به‌يادماندني‌ترين تپقي كه در سال‌ها فعاليتتان زديد چه بود؟
به‌دليل اين‌كه گويندگي خبر در فرمت زنده اتفاق مي افتد لحظه لحظه آن خاطره و به‌يادماندني است اما بگذاريد اينگونه جواب شما را بدهم با مزه‌ترين تپق و حرفي كه در مورد من زده شده زدن برچسب بازنشستگي به من در سن ٤٨ سالگي است در حالي كه اينگونه نيست و اين براي من بسيار بامزه و خنده‌دار است.
شرايط ورود براي علاقه‌مندان به اين عرصه را چگونه ارزيابي مي‌کنيد؟
در سال‌هايي كه من وارد سازمان شدم شرايط ورود به مراتب سخت‌تر بود اما در حال حاضر اين فيلتر‌ها و مراحل ورود بسيار راحت‌تر شده در حالي بايد حساسيت‌ها به اندازه و درست باشد. گويندگي خبر بازيگري نيست يك بازيگر مي تواند خطا كند اما كسي كه آنتن زنده تلويزيون دست او است اجازه خطا كردن ندارد و همين حساسيت كار را بالا مي‌برد.
آخرین عناوین
