تاریخ انتشارچهارشنبه ۷ آذر ۱۴۰۳ - ۱۰:۳۶
plusresetminus
حزب الله:اگر رویایی دارید هیچ کس آن رویا را به شما نمی‌دهد و خودتان باید آن رویا را محقق کنید. در این میان ممکن است خانواده با ترس‌هایی که از تجربه‌های پیشین خود دارند فرد را از رسیدن به اهدافش دور کنند، اما چیزی که وجود دارد این است که هیچ چیزی بالاتر از خانواده نیست. این مسئله اصلی‌ترین محور انیمیشن «کوکو» است.
۰
کد مطلب : ۳۵۰۲۰۶
«کوکو» من شبیه بقیه نیستم!
به گزارش شبکه خبری تحلیلی حزب الله ، انیمیشن‌ها می‌توانند در ذهن کودک سوال ایجاد کرده و والدین از این ظرفیت برای ورود به گفتگو با آن‌ها استفاده کنند. کودک توسط انیمیشن موضوع را بهتر به ذهن خود می‌سپارد و با درگیری حسی، عاطفی و تخیلی که پیدا می‌کند بهتر می‌تواند مفاهیم را درونی کند.
اگر کودک شما دچار سوال نمی‌شود سوال پرسیدن را به او بیاموزید. به او بگویید که اگر تو به جای شخصیت اصلی قصه بودی چه تصمیمی می‌گرفتی؟ در این صورت او را وارد به گفت‌وگو و تفکر در خصوص فیلم کرده‌اید. خواهید دید که او دیگر یک بیننده منفعل نیست و دیدن کارتون تبدیل به محتوایی از آموزش خواهد شد و در این زمینه کودک شما در عرصه تماشا فعال خواهد بود.
کوکو (Coco) یک انیمیشن در گونه موزیکال، فانتزی و ماجراجویی به کارگردانی لی آنکریچ  و محصول ۲۰۱۷ است که توسط کمپانی پیکسار ساخته شد و توسط والت دیزنی پیکچرز منتشر شد. داستان این انیمیشن با ایده‌ای از لی آنکریچ و نویسنده آن آدریان مولینا است. ساخت این فیلم شش سال به طول انجامیده است. کوکو همچنین بهترین انیمیشن اسکار ۲۰۱۷ شده است.
«کوکو» به تصمیم یک نوجوان برای نوازنده‌ شدن علی‎رغم میل خانواده‌اش می‌پردازد. این انیمیشن به خوبی اهمیت خانواده و نقش آن در حمایت از فرزندان برای رسیدن به علاقه‌هایشان را نشان می‌دهد. میگل وقتی که برخورد تند خانواده با تصمیم‌اش را می‌بیند، طی یک تصمیم عجولانه به شغل خانوادگی‌شان پشت کرده و خانواده را ترک می‌کند؛ او می‌خواهد رویاهای خود را دنبال کند، در این مسیر با ورود به دنیای دیگر و این که هیچ چیزی مهم‌تر از خانواده نیست و رویاهای ما نباید ما را از ارزش‌های خانوادگی دور کند به وضعیت جدیدی می‌رسد که خود و خانواده‌اش در این موقعیت تغییر کرده‌اند. محور قصه، زندگی مادرِ  مادر بزرگ میگل، به نام کوکو است.
دنیای پس از مرگ
انیمیشن کوکو یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌های ذهن بشر را مطرح کرده و با زبان هنر به آن پاسخ می‌دهد: رسیدن به جاودانگی، با ماندن در ذهن افرادی که دوست‌مان دارند و دوست‌شان داریم، افرادی که به صورت تأکیدی در این انیمیشن در قالب خانواده‌ نمایان شده‌اند. تاکید به داشتن عکس‌های خانوادگی، صحبت از اجداد و بزرگترهایی که تاریخ خانواده محسوب می‌شوند و ریشه‌های ما به آن‌ها باز می‌گردد.
من شبیه خانواده‌ام نیستم
مسالۀ اختلاف نظر با فرزندان می‌تواند در موضوعات مختلفی در زندگی دیده شود. این اختلاف نظر گاهی جزئی و گذرا و گاهی اساسی و تاثیرگذار هستند. میگل تصمیم می‌گیرد برخلاف رسم خانوادگی خود که همگی به شغل کفاشی می‌پرداختند، موسیقیدان شود اما همه افراد خانواده با این موضوع مخالف بودند و دلیل مخالفت خود را به میگل نمی‌گفتند. او بعدها متوجه شد که یکی از اجداد او ارنست دلاکروز یکی از بزرگترین موسیقیدانان کشور است. این مسئله به او انگیزه‌ای جدیدی داد تا رویاهای خود را دنبال کند. او متوجه شد که علت منع خانواده به گذشته برمی‌گردد، گذشته‌ای که او درباره آن اطلاعی ندارد.
 
«کوکو» من شبیه بقیه نیستم!
باید انتخاب کنی؟!
«موسیقی خانواده رو به هم می‌زنه اما کفاشی به هم وصل می‌کنه» این جمله‌ای بود که مادر بزرگ به  میگل گفته بود. ترس از دست دادن خانواده تجربه‌ای بود تا همه به میگل بگویند که تو باید بین موسیقی و خانواده یکی را انتخاب کنی. مادربزرگ میگل در جایی به او گفت «سنت خانوادگی رو ادامه بده و او در پاسخ گفت: اگر برای این کار ساخته نشده باشم چی؟ » میگل تصمیم می‌گیرد برای رسیدن به اهداف خود خانواده را ترک کند اما وقتی که این کار را می‌کند متوجه می‌شود که هیچ چیز با ارزش‌تر از خانواده نیست.
 
«کوکو» من شبیه بقیه نیستم!
فراموش شدگان
«فراموش شدگان در دنیای دیگر کسی را ندارند که آن‌ها را در این دنیا یاد کند. در جایی هکتور یکی از ارواح دنیای مردگان به میگل می‌گوید: وقتی کسی از تو یاد نکند و تو خاطره‌ای در میان خانواده‌ات نباشی ما به آن می‌گوییم مرگ نهایی. میگل از او می‌پرسد سرنوشت آن فرد چگونه است؟ هکتور پاسخ می‌دهد: هیچ کس نمی‌داند.» در این انیمیشن تأکید فراوان بر اهمیت خانواده و فراموش‌ نکردن اعضای خانواده، حتی وفات‌ یافته‌ها وجود دارد و این مسئله را به مخاطبان خود در هر سنی به خوبی انتقال می‌دهد.
 
«کوکو» من شبیه بقیه نیستم!
هیچ چیز مهم تر از خانواده نیست
سرانجام سفری که میگل به دنیای دیگری داشت این بود که نباید خانواده را قربانی اهداف کرد. ارنست دلاکروز هر چند آدم مهمی بود اما شهرت به هر قیمتی ارزش نداشت او خانواده و هکتور را قربانی شهرت‌اش کرده بود.
تلاش و ابتکار عمل میگل برای رسیدن به هدف‌اش در یک همبستگی خانوادگی اتفاق افتاد جایی که دیگر همه، مثل قبل به مسائل نگاه نمی‌کردند.
منبع : ایسنا
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

آخرین عناوین