حزب الله:حادثهای که در معدن طبس اتفاق افتاد تازگی ندارد و این حادثه بار دیگر این زنگ خطر را به صدا در آورد که باید کنترل و نظارت بهروی معادن و کارگاهها افزایش یابد.
۰
کد مطلب : ۳۴۵۸۳۲
به گزارش شبکه خبری تحلیلی حزب الله ،هنوز دقایقی از آغاز اولین روز پاییز نگذشته بود که انتشار خبر انفجار معدن زغالسنگ معدنجوی طبس همه را نگران کرد؛ حادثهای که البته در آخرین ساعات تابستان بر اثر نشت گاز رخ داده بود و باعث خفگی، سوختگی و زیر آوار ماندن کارگران زحمتکش معدن شد و بار دیگر کشور را داغدار کرد. در این میان علاوه بر فوت ۵۰ نفر از معدن کاران، تعدادی مصدوم و راهی بیمارستانها شدند.
مردان معدن جو، همانها که شنبه شب به روال همیشه دل به روشن شدن چراغ زندگیشان سپردند تا باز هم روزی و شبی را به امید دیدار خانواده در عمق زمین سپری کنند، کارشان همین بود، بیش از ۲ هزار متر از زمین را پایین میرفتند و بعد تازه ۷۰۰ متر در عمق زمین پیش میرفتند، تصورش هم انگار نفس را تنگ میکند، چه رسد به اینکه واقعا هم، راه نفست را ببندد، اما حادثه ناگوار انفجار، راه بازگشت را، راه زندگی و نفس را برای همیشه برآنها بست..
این حادثه عدهای دیگر را با غمی سنگین بر دلهایشان روانه تختهای بیمارستان کرد، به گونهای که حال و روزشان اصلا مشخص نیست، غم بزرگی بر دلشان سنگینی میکند و نمیدانند برای حال و روز خودشان نگران باشند یا از غم از دست دادن دوستان و همکارانشان و حتی اقوامشان به عزا بنشیند.
برای عیادت از مصدومان حادثه دیده معدن معدن جو طبس به بخش اورژانس بیمارستان ولی عصر (عج) بیرجند رفتیم تا شرح حادثه را از زبان حادثه دیدگان جویا شویم. کمبود نیروی ایمنی در معدن
حسن قلینژاد، یکی از کارگران ایمنی معدن معدن جو طبس گفت: در ساعات وقوع حادثه در قسمت پایین معدن مشغول کار بودم که با خبر شدم بلوک C دچار انفجار شده است.
وی با بیان اینکه به محض اطلاع از حادثه فورأ قسمت پایین معدن از افق ۱۳ را تخلیه کردیم تا به افقهای بالا رسیدیم افزود: متأسفانه گاز متان زودتر از ما رسیده بود و اکثر کارگران دچار گازگرفتگی شده بودند.
قلینژاد گفت: برای نجات کارگران با دستگاههای مربوطه اقدام کردیم، اما متاسفانه گاز به حدی زیاد بود که نتوانستیم بیشتر از ۵ تا ۶ نفر را از مسیر کارگاه خارج و به بیرون انتقال دهیم.
وی به علل اصلی حادثه اشاره کرد و افزود: علت اصلی حادثه حفره گازی بوده است، زیرا گاز زیادی پشت سقف بوده است و به محض اینکه سقف کارگاه شکسته میشود انفجار صورت میگیرد و گاز به داخل کارگاه و معدن منتقل میود.
قلینژاد، با اشاره به اینکه تجهیزات ایمنی در معدن خوب است، اما به دلیل طولانی بودن مسیر تعداد نیروهای ایمنی بسیار کم هستند گفت: به دلیل طولانی بودن مسیرها نمیتوان با این تعداد نیروی ایمنی همه مسیرها را رسیدگی کرد.
وی با بیان اینکه در هر شیفت ۵ نفر نیروی ایمنی در دو بلوک فعالیت دارند افزود: به طور استاندارد برای هر ۲۵ کارگر یک نفر نیروی ایمنی نیاز است، اما به دلیل طولانی بودن مسیرها رسیدگی بسیار سخت است و یک نفر ثابت باید در کارگاه حضور داشته باشد.
فاطمه قلی زاده، همسر حسن قلینژاد از مصدومان حادثه طبس نیز افزود: بنده حدود ۱۰ سال است که همسر ایشان هستم و اینکه همسر یک معدن جو باشی بسیار سخت است.
وی گفت: تا زمانی که همسرم به محل کار میرود و به خانه برمیگردد برای من بسیار سخت است و در محل کارش که مستقر میشود تا زمانی که یک تماس با خانواده میگیرد هزاران دلشوره به سراغمان میآید.
قلیزاده به شب حادثه اشاره کرد و افزود: شب حادثه به دلیل اینکه اینترنت گوشی بنده دچار مشکل شده بود زیاد از حادثه با خبر نشده بودم، اما چندین بار با همسرم تماس گرفتم که ایشان پاسخ ندادند و گوشی همسرم خاموش بود.
وی ادامه داد: از ساعت ۴ صبح مجددا شروع به تماس گرفتن کردم، اما باز هم هیچ خبری نبود تا اینکه ساعت ۷ و نیم صبح بود که همکار ایشان با بنده تماس گرفتند و خبر مصدومیت ایشان را دادند. با وجود اینکه صدای همسرم را از پشت تلفن شنیدم، اما باز هم تا لحظهای که ایشان را از نزدیک دیدم نصف جان شدم.
قلیزاده با بیان اینکه همسرم ابتدا در بیمارستان طبس پذیرش شدند و به دلیل شلوغی بیمارستان همسرم را ترخیص کردند و هیچ دارویی به ایشان داده نشد گفت:، اما به دلیل سردرد شدید، سوزش قفسه سینه، بینی، گلو و نفس تنگی مجددا به بیمارستان ولی عصر (عج) بیرجند مراجعه کردیم و در حال حاضر با مصرف دارو و اکسیژن وضعیت ایشان بهتر از قبل شده است. ضعف ایمنی در معدن/ نبود ماسک و تجهیزات ایمنی
محمد بهمدی یکی دیگر از حادثه دیدگان معدن طبس گفت: شیفت کاری بنده از ساعت ۶ عصر شروع شد، ساعت ۱۱ شب بود که برای استراحت به قسمت بالای معدن میرفتم که متوجه بوی گاز شدم.
وی با اشاره به اینکه قسمتی که بنده کار میکردم هنوز گازی وجود نداشت افزود: زمانی که به قسمت افق ۱۱ رسیدم بویی احساس کردم، از همکاران پرس و جو کردم که بوی گاز است، اما آنها گفتند نه بوی اسید است، به راهم که ادامه دادم کم کم دست و پایم شل شد و به زمین افتادم، بعد از نیم ساعت که هوا وارد ریههایم شد بهتر شدم و حال من نسبت به سایر همکارانم بهتر بود.
بهمدی، با گلایه از ضعیف بودن ایمنی معدن گفت: متأسفانه بخش ایمنی معدن بسیار ضعیف است و به عنوان مثال دستگاه هشداردهندهای نبود که اگر در یک بلوک حادثهای اتفاق بیفتد بتواند به سرعت به سایر بلوکها اطلاعرسانی کنند که از شدت حادثه جلوگیری شود.
وی با اشاره به نبود تجهیزات لازم در معدن افزود: معدن حتی حسگر نداشت و تنها یک کپسول خود نجات داشتیم و از کمترین امکانات استفاده میکردیم و این برای معدنی که این همه سرمایه دارد بسیار بد است.
بهمدی، ادامه داد: در این معدن ماسک و لوازم امداد و نجات درستی وجود ندارد، ما هفت روز هفته در معدن فعالیت داریم که باید روزی یک ماسک یک بار مصرف به کارگران بدهند، اما متاسفانه هفتهای دو تا ماسک به ما داده میشود و باید همان ماسک را هر روز بشوریم و مجدد استفاده کنیم. وضعیت نادرست خوابگاه و استراحت معدنکاران
وی در حالی که بغض راه گلویش گرفته است افزود: از اقوام بنده چندین نفر در این حادثه جان خود را از دست دادند، شوهر خواهرم که حدود ۶ سال در معدن فعالیت میکند و یک بچه ۴ ماهه دارد فوت شده، زیرا اولین جایی که منفجر شده بلوک C بود. همچنین یکی از دوستان و یکی از همشهریان ما نیز فوت شدند.
بهمدی ضمن تاکید فراوان در زمینه پیگیری مسئولان در جهت افزایش ایمنی معدن گفت: از مسئولان تقاضا داریم در بحث ایمنی معدن به شدت پیگیریهای لازم را انجام دهند، تا باری دیگر شاهد از دست دادن همکارانمان نباشیم.
وی افزود: متاسفانه با خبر شدیم علیرغم ایمنی ضعیف و حادثهای که اتفاق افتاده معدن مجدد راهاندازی شده است، درخواست ما این است که در بحث ایمنی معدن پیگیری شود، زیرا افرادی که در معدن کار میکنند از راه دور میآیند و همه زن و بچه دارند و این ظلم است که در محیطی که هیچ ایمنی ندارد، فعالیت کنند.
بهمدی با گلایه از اینکه محل استراحت و خوابگاه معدن نیز وضعیت درستی ندارد و نظافت در آن بسیار بد است گفت: از مسئولان تقاضا داریم رسیدگیهای لازم در این زمینه صورت گیرد، زیرا برای معدنی که انقدر سرمایه دارد درست نیست در این وضعیت باشد.
حادثهای که در معدن طبس اتفاق افتاد تازگی ندارد، شنبهشب یک شب تلخ و ناگوار را رقم زد تا بار دیگر این زنگ خطر را به صدا در آورد که باید کنترل و نظارت بهروی معادن و کارگاهها افزایش یابد.