تاریخ انتشاريکشنبه ۲۶ شهريور ۱۴۰۲ - ۰۹:۴۵
plusresetminus
حزب الله:مرد تبهکار با اجاره ساعتی خانه، دختران و زنان جوان را با ترفند‌های خاص به آنجا می‌کشاند و مورد آزار و اذیت قرار می‌داد.
۰
کد مطلب : ۳۱۹۹۱۹
سارق تبهکار قربانی عشق به طعمه اش شد
به گزارش شبکه خبری تحلیلی حزب الله ،راز تبهکاری‌های این مرد زمانی فاش شد که زن جوانی به پلیس رفت و گفت: من در کار حجامت هستم و برای جذب مشتری در فضای مجازی آگهی گذاشته بودم. روز گذشته مردی با من تماس گرفت و خواهان حجامت برای خودش و همسرش شد. من هم قبول کردم و به آدرسی که داده بود رفتم.
او ادامه داد: اما به محض ورود به خانه مرد جوان در را قفل کرد و مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. حدود ۷۰ میلیون تومان پول و طلا نیز با من بود که آن‌ها را هم سرقت کرد بعد هم تهدید کرد که اگر شکایت کنم تصاویرم را در فضای مجازی منتشر خواهد کرد.
با شکایت زن جوان، کارآگاهان پلیس وارد عمل شده و در نخستین گام راهی خانه‌ای شدند که زن جوان مورد آزار و اذیت قرار گرفته بود. اما از مرد جوان خبری نبود و در بررسی‌ها مشخص شد وی، این خانه را ساعتی اجاره کرده بود.
در حالی که تحقیقات در این خصوص ادامه داشت، کارآگاهان با شکایت مشابه دیگری مواجه شدند. در این شکایت زن جوانی گفت: در جست وجوی کار بودم که با آگهی استخدام پرستار خانگی برای زنی سالخورده مواجه شدم. با شماره داخل آگهی تماس گرفتم مرد جوانی تلفن را پاسخ داد و مدعی شد برای مادرش به دنبال پرستار است. بعد از من خواست برای صحبت درباره شرایط کار و ملاقات مادرش به خانه آن‌ها بروم، اما به محض ورود به خانه مرد جوان مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و طلاهایم را سرقت کرد.
در بررسی‌های تیم تحقیق مشخص شد آن خانه نیز ساعتی اجاره شده وهیچ رد و سرنخی از عامل این جنایت سیاه به دست نیامد. در ادامه تحقیقات با چهره‌نگاری متهم از سوی قربانیان و تطبیق تصاویر چهره‌نگاری با آلبوم متهمان اداره آگاهی هویت متهم شناسایی شد و کارآگاهان او را در عملیاتی ویژه بازداشت کردند.
گفتگو با متهم
چه شد که تصمیم به سرقت و آزار و اذیت گرفتی؟
به خاطر مشکلات مالی و وسوسه‌های شیطانی. اول تصمیم داشتم از آن‌ها سرقت کنم، اما زمانی که با آن‌ها در یک خانه تنها شدم، شیطان وسوسه‌ام کرد و آن‌ها را مورد آزار و اذیت قرار دادم.
طعمه‌هایت را چطور پیدا می‌کردی؟
در فضای مجازی به سراغ آگهی‌های کار می‌رفتم که ارسال کننده‌های آگهی دختران و زنان جوان بودند. با هر کدام طبق شغلی که در آگهی نوشته بودند تماس می‌گرفتم و آن‌ها را به خانه‌ام دعوت می‌کردم.
آن‌ها هم با یک تماس به تو اعتماد می‌کردند؟
به آن‌ها می‌گفتم همسرم در خانه است.‌
نمی‌ترسیدی دستگیر شوی؟
قرارهایم را در خانه‌های اجاره‌ای می‌گذاشتم. مدرکی هم به صاحبخانه نمی‌دادم قربانیان را هم تهدید می‌کردم که اگر شکایت کنند تصاویرشان را پخش می‌کنم آن‌ها هم از ترس شکایت نمی‌کردند. شماره‌هایی که با آن‌ها تماس می‌گرفتم از معتادان و کارتن‌خواب‌ها خریداری می‌کردم.
 با طلا‌های سرقتی چه کردی؟
سرم کلاه رفت عاشق یکی از طعمه‌هایم شدم. او را به بهانه پرستاری از پسرم به خانه اجاره‌ای کشاندم، اما عاشقش شدم و بعد هم هرچه طلا سرقت کرده بودم به او دادم، اما طلاهارا برداشت و فرار کرد.
الان از او به پلیس شکایت کرده‌ام و قرار است پیدایش کنند.
 
منبع : روزنامه ایران
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

آخرین عناوین