ابوالقاسم اسماعیلپور میگوید: مهرداد بهار همیشه به شوخی میگفت، من تا موضوعی را مطرح میکنم، سریع میگویند، پسر ملکالشعراء بهار حرفهای پدرش را میزند و از این نظر تاحدی مکدر بود که چرا من خودم دیده نمیشوم!
دلخوری فرزند ملکالشعراء بهار از سایه سنگین پدر!
باشگاه خبرنگاران جوان , 10 مهر 1401 ساعت 10:05
ابوالقاسم اسماعیلپور میگوید: مهرداد بهار همیشه به شوخی میگفت، من تا موضوعی را مطرح میکنم، سریع میگویند، پسر ملکالشعراء بهار حرفهای پدرش را میزند و از این نظر تاحدی مکدر بود که چرا من خودم دیده نمیشوم!
مهرداد بهار اگر در قید حیات میبود، شمع تولد ۹۲ سالگیاش را فوت میکرد اما در ۲۲ آبان ماه ۱۳۷۳ و در ۶۵ سالگی از دنیا رفت. او پنجمین فرزند محمدتقی بهار «ملکالشعراء» بود که ۱۰ مهر ۱۳۰۸ خورشیدی دیده به جهان گشود. در ۲۱ سالگی پدر خود را از دست داد. مهرداد بهار در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران تحصیل کرد و پس از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در زمان دانشجویی به خاطر انجام فعالیتهای سیاسی، دو سال زندانی شد.
او در ۱۳۳۶ خورشیدی به دریافت درجه لیسانس ادبیات فارسی از دانشگاه تهران موفق شد. در فروردینماه سال ۱۳۳۸ به انگلستان رفت و در «مدرسه مطالعات زبانهای شرقی و آفریقایی» دانشگاه لندن نزد استادانی چون مری بویس، مکنزی و هنینگ به ادامه تحصیل در رشته مطالعات کهن و میانه ایرانی پرداخت. بهار در ۱۳۴۴ خورشیدی پس از چهار سال مدرک فوق لیسانس خود را گرفت و در ۱۳۴۶ با دفاع از پایاننامه خود با عنوان «آفرینش در اساطیر ایران» مدرک دکتری در رشته زبان شناسی و زبان های ایرانی باستان از دانشگاه تهران گرفت.
زمینه اصلی پژوهشهای بهار اساطیر و ادیان ایرانی است که در این حوزه بیشتر به بنمایههای هندواروپایی و تنوع ادیان و آیینهای ایران باستان و تأثیر اساطیر و ادیان بینالنهرین بر پارهای از آنها تأکید و توجه دارد. مهمترین آثار بهار عبارت است از «واژهنامه بُنْدِهِش»، «واژهنامه گزیدههای زادِسْپَرَم»، «اساطیر ایران، جستاری چند در فرهنگ ایران» و «ادیان آسیایی» و نیز چند کتاب برای کودکان.
به مناسبت سالروز تولد این اسطوره پژوه با ابوالقاسم اسماعیلپور، دانشجو و یکی از دوستان مهرداد بهار درباره شخصیت علمی او و دیدگاههاش نسبت به اسطوره و استفاده از اسطورهها در زمان معاصر و اینکه نام پدرش چقدر بر روی پسر تأثیر داشت و مواجه مهرداد بهار با این موضوع چه بوده است.
ابوالقاسم اسماعیلپور درباره اینکه مهرداد بهار چقدر زیر سایه نام پدرش قرار دادشت و آیا او توانست خود را از زیر سایه نام پدرش نجات دهد، به ایسنا میگوید: مهرداد بهار همیشه به شوخی میگفت، من تا میخواهم موضوعی را مطرح کنم، سریع میگویند پسر ملکالشعراء بهار حرفهای پدرش را میزند، و از این نظر تاحدی مکدر بود که چرا من خودم دیده نمیشوم!؟ اما آثار مهرداد بهار با پدرش قابل مقایسه نیست؛ ملکالشعراء شاعر تراز اول عصر خود بود و مهرداد بهار اصلا اهل شعر و شاعری نبود. او تحصیلات آکادمیک و تحصیلات علمی جدید داشت و پدرش فاقد این بود. در واقع مهرداد بهار میخواست با کارها و آثارش از سایه سنگینی که پدر بر پسر افکنده بود، متمایز شود و این کاملا واضح بود.
او میافزاید: گاه میگفتیم پدرتان، چند متون پهلوی را ترجمه کرده است و او در پاسخ میگفت: «پدر من در این حوزه تخصص نداشته و ذوقی کار کردند». بعدها فهمیدیم دانش پهلویشناسی ملکالشعرای بهار و همقطارانش این بود که رشته ایرانشناسی در دانشگاه تهران تازه تأسیس شده بود و هرتسفلد نامی - دانشمند آلمانی-، در تهران کلاسهایی را برای تدریس زبانهای باستانی دایر کرد بود و ملکالشعرا و دیگران از شاگردانش بودند، در واقع ملکالشعرای بهار و دیگران تحصیلات عالیه ایرانشناسی نداشتند و ذوقی کار کردهاند. این پدر و پسر هر کدام در سبک و شیوه کار خود ممتاز بودند اما به هر حال مهرداد بهار نتوانست از زیر سایه او حتی بعد از فوت پدرش در بیاید. البته او مقابلهای با این موضوع نداشت و توانست کارهای درخشان پژوهشی مدرن و آکادمیک درباره اساطیر ایران بنویسد و در این زمینه فاصله زیادی با آثار پدرش داشت و از نظر پژوهش و نه شعر و شاعری از پدرش یک قدم به پیش بود.
اعلام مخالفت بهار با محفلهای شعری پدر
این استاد دانشگاه در ادامه خاطرهای از مهرداد بهار درباره مخالفش با محفلهای شعری بیان میکند: بهار میگفت برای سر به سر گذاشتن پدر و شاعرانی که به خانهمان میآمدند، بالای درخت انجیر میرفتم. آنها زیر سایه درخت مینشستند و من انجیرهای پوسیده را میکندم و روی سرشان میانداختم. در آخر پدرم متوجه شد و من را فلک کرد. این خاطرهای بود که مهرداد بهار در دهنکجی به محافل شعری از دوران کودکی نقل میکرد.
اسماعیلپور که کتابهای مشترک «ادبیات مانوی» و «ادیان آسیایی» و «از اسطوره تا تاریخ» را با مهرداد بهار دارد، آشنایی و دوستی خود را با او اینگونه تعریف میکند: با زنده یاد مهرداد بهار، حدود سال ۵۱-۵۲ آشنا شدم. آن زمان دانشجوی کارشناسی بودم و سنی هم نداشتم. یکی از دوستانم گفت، پسر ملکالشعراء بهار، طبقه سوم دانشکده ادبیات درس میدهد، برویم کلاسش؟ بعد ما هم رفتیم و فهمیدم کلاس اساطیر در مقطع فوقلیسانس است. اینگونه باب آشنایی من با او باز شد. جلسههای بعدی را هم رفتم. در همان دهه ۵۰ و پیش از انقلاب به خانهشان رفتو آمد داشتیم و از کتابخانهاش استفاده میکردیم. بعد از انقلاب در سال ۱۳۶۳ که فوقلیسانس زبانهای باستانی قبول شدم، شاگرد رسمی و دانشگاهی استاد مهرداد بهار شدم در حالیکه هفتهشت سال قبل با او آشنا شده بودم. دوستی و آشنایی من تا پایان عمرش ادامه داشت و چون ایشان به کوهنوردی علاقهمند بود، پنجشنبهها به کوه شیرپلا و اوشانفشم میرفتیم.
بهار در اسطورهپژوهی یگانه بود
او سپس ادامه میدهد: مهرداد بهار بدون اغراق در اساطیر ایران یگانه بودند. او اولین دانشمندی بود که کتاب اساطیر ایران را در سال ۱۳۵۱ در بنیاد فرهنگ ایران منتشر کرده است. در واقع دهه ۵۰ ایران میشود، آغاز پژوهشهای اسطورهشناسی ایرانی که به دست یک دانشمند ایرانی محقق شد. البته قبل از او، استاد پورداوود آثار اوستایی را منتشر کرده بود اما استاد پورداوود دانش و دیدگاهی از اسطورهشناسی و میتولوژی نداشت. بقیه پژوهشها مربوط به ایرانشناسان خارجی بوده که راجعبه اسطورههای ایرانی تحقیقاتی انجام داده بودند. اولین دانشمندی که وارد این عرصه شد، مهرداد بهار بود. او توانست باب این تحقیق را بگشاید و صاحب نظر گاههای بسیار مهم و جدید هم در حوزه ایرانشناسی و هم حوزه اسطوره ایرانی است.
اسماعیلپور خاطرنشان میکند: البته تحصیلات مهرداد بهار نزد بزرگترین ایرانشناسان دنیا در آن زمان، ولتر هنینگ ایرانشناس برجسته آلمانی که در دانشگاه لندن تدریس میکرد، مری بویس دیگر ایرانشناس و مکنزی و هارولد بیلی در این زمینه بیتأثیر نبود. بهار نزد بهترینهای دهه ۴۰ میلادی تحصیلات ایرانشناسی خود را به پایان آورد. البته زمانی که روی تز دکتریاش کار میکرد به دلایل اجتماعی و سیاسی، نتوانستند دکتری خود را به پایان ببرد و بعدها در ۱۳۴۰ و در دانشگاه تهران که تازه رشته فرهنگ و زبانهای باستانی در آنجا تأسیس شده بود، از رسالهاش دفاع کرد. باز هم به دلایل سیاسی و اجتماعی وقت، در دهه ۱۳۵۰، استاد نتوانست استخدام رسمی دانشگاه تهران بشود. برخوردهای نادرستی با او شد به گونهای که مجبور شد در بانک مرکزی آن زمان، بخش آثار و اشیاء باستانی مشغول به کار شود. البته زندهیاد ناتل خانلری که در آن زمان رییس فرهنگستان و زبان و رئیس بنیاد فرهنگی ایران بود، او را به طور غیررسمی به کار گرفت و بنیاد و گروه اسطورهشناسی و اساطیر ایرانی تأسیس شد و مهرداد بهار مدیریت این پروژه را بر عهده داشت.
کد مطلب: 293201