تاریخ انتشاردوشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۱ - ۰۹:۲۵
plusresetminus
حزب الله:یک جامعه شناس با بیان اینکه پس از سپری شدن حدود ۲.۵ سال از اشاعه ویروس کرونا در ایران، این نخستین تابستانی است که فرصت توجه به اوقات فراغت و اجرای برنامه‌های آموزشی و فرهنگی برای دانش آموزان فراهم شده است، راهکارهایی برای کمک به کودکان و نوجوانان جهت التیام آسیب‌های وارده ناشی از کرونا ارائه کرد.
۰
کد مطلب : ۲۸۸۴۴۵
از سابقه­ نقص در فرایندهای آموزشی تا جبران افت یادگیری در تابستان
به گزارش شبکه خبری تحلیلی حزب الله ، حمیدرضا بیژنی با بیان اینکه گسترش سریع ویروس کووید ۱۹ در سراسر جهان از اواخر سال ۱۳۹۸ زمینه­ تغییرات بی‌سابقه­‌ای بر جنبه­‌های متنوع زندگی و تعامل انسان­ها با یکدیگر ایجاد کرده است اظهار کرد: یکی از مهمترین چالش‌های پدید آمده در این میدان نوظهور، مسئله آموزش کودکان و نوجوانان بوده که البته مبتنی بر متغیرهای جغرافیایی، اقتصادی و جمعیتی بوده و همواره نتایج متنوعی را به بار آورده است.
 
وی افزود: در بسیاری از کشورها، دولت‌ها مدارس و محیط­‌های آموزشی را تعطیل کردند. امری که ارتباطات اجتماعی ایجاد شده توسط کودکان در زندگی پیش از قرنطینه را به طور ناگهانی محدود و یا منقطع کرد و در ادامه تنها توانستند این ارتباطات را برای کسانی که از فرصت کاربری با این امکانات بهره­‌مند بودند را در چارچوب  نمایشگرهای تلفن­‌های هوشمند تقلیل دهند.
 
این جامعه‌شناس با بیان اینکه از ابتدای همه‌گیری، تصور می‌شد که کودکان از نظر پزشکی کمتر از گروه‌های سنی مسن‌تر در معرض خطر ابتلا به ویروس هستند گفت: با این وجود، بسته به شرایط خانه و تجربه فردی از بیماری همه‌گیر، خطرات دیگر بسیاری بود که پیش‌بینی می­‌شد بر روح و جسم کودکان تأثیر بگذارد. از برخی جنبه‌ها نیز این طور استدلال می­‌شد که کودکان به سبب وابستگی به مراقبت توسط بزرگسالان، با در اختیار داشتن میزان کمتری برای مشارکت در تصمیم‌گیری و از طریق عدم دسترسی به فضا، به‌ویژه در محیط‌های شهری محروم، آسیب‌پذیرترین گروه جمعیتی محسوب می­‌شوند.
 
بیژنی ادامه داد: با گذر زمان، کودکان به طور کامل به مدارس بازگشته‌اند و موضع سیاسی جاری در بسیاری از کشورها این بود که از  تعطیلی مدارس اجتناب شود. علی‌رغم آن که می‌گویند ما باید بیاموزیم که با ویروس زندگی کنیم، کودکان، خانواده‌ها و معلمان آنها همچنان با چالش‌های روزانه در مدیریت شیوع عفونت در مدارس و اضطراب مداوم مرتبط با احتمال بیماری جدی روبرو بودند.
 
بهترین راهکار برای کمک به کودکان و نوجوانان جهت التیام آسیب‌های وارده
 
وی با اشاره به اینکه همانطور که سیاست‌گذاران در سراسر جهان هزینه اقتصادی همه‌گیری را محاسبه می‌کنند، تمرکز در سیاست آموزشی به طور جدی بر یادگیری از دست رفته در دوره‌های متوالی قرنطینه و روش‌هایی است که محروم‌ترین کودکان ممکن است در طول غیبت‌های مکرر از مدرسه دچار عقب‌ماندگی شده باشند عنوان کرد: از همین روست که برنامه­‌های آموزشی جبرانی در این دوره­‌ها به موضوع مورد توجه برخی دغدغه­‌مندان این حوزه تبدیل می­‌شود.
 
این جامعه‌شناس اضافه کرد: با این حال اکنون و پس از سپری شدن حدود ۲.۵ سال از اشاعه این ویروس در ایران، این نخستین تابستانی است که ما شاهد حضور کم فروغ کرونا هستیم (ضمن توجه به آغاز موج جدید سویه­‌های این ویروس) و مسئله مطرح شده این پرسش را به درستی ارائه می­‌کند که در این دوره بهترین راهکار برای کمک به کودکان و نوجوانان جهت التیام آسیب‌های وارده چیست؟.
 
بیژنی افزود: یافتن پاسخ مناسب برای تهدید­ها و بحران­‌های همه­‌گیر تا حد زیادی نیازمند توجه به کلان - بسترهایی است که پیشامدها در دل آنها رخ می­‌دهد چرا که بهترین ایده‌ها تنها زمانی حاصل می­‌دهند که به طور دقیق و درست قابلیت اجرایی شدن داشته باشند.
 
وی ضمن انتقاد از شکل گرفتن نگاهی مبنی بر نادیده انگاشتن فرایندهای آموزشی خودکار شکل گرفته در بستر خانواده‌ها و انفکاک میان نهاد رسمی آموزش و خانواده‌ها اظهار کرد: چنین نگاهی که بخش عظیمی از سرمایه­‌های اجتماعی و فرهنگی از پیش موجود را نادیده می‌گیرد، هرگونه جسارت برای تحرک و پویایی در نهاد خانواده را تضعیف می­‌کند.
 
فرصت تابستانه برای تثبیت و تحکیم روابط خانوادگی
 
این جامعه‌شناس افزود: این در حالی است که خانواده، بستر قدرتمند از پیش موجودی است که کودکان و نوجوانان می­‌توانند در این فرصت مناسب تعطیلات تابستانه از ظرفیت‌های آن بهره‌مند شوند. تثبیت و تحکیم روابط خانوادگی و پر رنگ کردن ریل­‌های ارتباطی و اجتماعی بسیار حائز اهمیت است، چراکه خانواده اصلی‌ترین هسته­ زندگی و محوری­‌ترین نهاد اجتماعی است.
 
بیژنی با اشاره به اینکه در کنار نقش مهم و اجتناب‌ناپذیر خانواده‌ها، به نظر می‌رسد نهاد آموزشی کشور باید بتواند یک بار برای همیشه مسئولیت اصلی­ خود را در هدایت و مدیریت منابع آموزشی و تربیتی بازیابی و ایفا کند اظهار کرد: علت دو مسئله­ "ضعف برنامه­‌های مدونِ تکراری و همیشه معیوب تابستانی" و "چگونگی بازگرداندن کودکان به شبکه روابط اجتماعی" را باید در تغییر رویکرد به جایگاه خانواده در نظام تعلیم و تربیت جستجو کرد.
 
ضرورت تغییر جایگاه آموزش و پرورش به سمت مدیریت منابع
 
خانواده به مرکز تحولات تربیتی جامعه بازگردد
 
وی افزود: از سویی آموزش و پرورش باید جایگاه خود را از موضع ریاست و مالکیت به حوزه­ مدیریت منابع تقلیل دهد تا بتواند از ابزارها و امکانات موجود برای هدایت و تربیت کودکان و نوجوانان استفاده کند و از سوی دیگر خانواده به عنوان هسته­ اصلی­ که میراث اجتماعی و فرهنگی یک جامعه را بر دوش می­‌کشد به مرکز تحولات تربیتی جامعه باز گردد. این امر جز با تحکیم روابط میان ساختارهای اداری – آموزشی دولت در جهت تقویت پیوند روابط خانوادگی و اجتماعی در بستر زندگی روزمره تحقق پیدا نخواهد کرد.
 
این جامعه‌شناس خطر بی­‌توجهی به مطالعات و تحقیقات علمی در مسیر تعلیم و تعلم کودکان را نیز به عنوان یک خلاء بزرگ برشمرد و گفت: پرسش‌هایی در این مسیر وجود دارد که رسیدن به پاسخ آنها نیازمند انجام پژوهش‌های علمی است. باتوجه به افزایش مسئولیت خانواده‌ها در مسیر جامعه­‌پذیری و فرهنگ­‌سازی کودکان، آیا این خطر که کودکان در یک بستر عوام‌زده و به دور از اندیشه­‌های دقیق علمی و تحقیقاتی رشد کنند مسئله ساز نیست؟ آیا کم­رنگ کردن نقش نهادهای رسمی آموزشی به معنای عدول از ارزش­‌های فکری و تحقیقاتی که سال­‌ها در دانشگاه­‌ها و موسسات تحقیقاتی و توسط اندیشمندان و متفکران تربیتی به آنها پرداخته شده است نخواهد بود؟.
 
بیژنی افزود: این پرسش و یا شاید نگرانی که به طور دقیق و درستی قابلیت مطرح شدن دارد بیش از اینکه به ابهام در اصل مسئله بازگردد به شیوه‌های  اجرایی و سابقه­ نقص در فرایندهای عملی فعالیت­‌های آموزشی و فرهنگی ما باز می­‌گردد زیرا هنگامی که از نقش خانواده­‌ها در اجرای مسئولیت­‌های تربیتی تحت مدیریت و نظارت نهادهای رسمی آموزشی سخن به میان می‌آید این امر بدیهی فرض می­‌شود که آموزش خانواده­‌ها و والدین چه از طریق نهادهای رسمی آموزشی و چه از طریق رسانه­‌های جمعی به عنوان اصلی­‌ترین و نخستین گام در این مسیر باید تعریف شود.
 
وی ادامه داد: والدین و اعضای خانواده در گام به گام مسیرهای نقش آفرینی خود نیازمند مشاوره و راهنمایی‌هایی هستند که برخواسته از سبک­‌های دقیق و نوین آموزشی بوده است و هرگونه خلل در این فرایند به ضعف‌های اجرایی این مسیر باز می­‌گردد.
 
این جامعه‌شناس با بیان اینکه مدیریت آموزش فرهنگی و اجتماعی اگرچه می­‌تواند در یک چارچوب مدون قرار بگیرد، اما هرگونه روند اجرایی آن نیازمند کمک گرفتن از نهاد عظیم خانواده است گفت: توجه و تاکید بر توان اجرایی خانواده­‌ها به طور خاص در بستر جامعه ایرانی مورد تاکید است و ارزیابی و تصمیم­‌گیری حل یک مسئله اجتماعی همواره باید مبتنی بر ظرفیت­‌ها و توان اجرایی آن جامعه باشد. حال آنکه اگر به واسطه­ سرانه نیروهای آموزش دهنده مجرب، سیاست­‌ها و برنامه­‌ریزی­‌های دقیق آموزشی و فرهنگی در شرایط دیگری قرار داشت می­‌توانستیم از مسیرهایی دیگر و شاید دقیق­ تر برای وضعیت تعریف شده، چاره‌جویی کنیم.
 
بیژنی افزود: اما دریغ که ظرفیت خانواده­‌ها تنها گریزگاه باقی‌مانده برای عبور از شرایط موجود تلقی می­‌شود. با این حال بدیهی است که اگر این ظرفیت و این مکانیسم بتواند قابلیت­‌های عملی خود را تحت مدیریت صحیح به منصه ظهور برساند از هر سازوکار رسمی و نهاد دیگری بهتر و مفیدتر خواهد بود و در صورت موثر بودن نتایج، خود می­‌تواند یک گام ارزشمند جهت تعالی نقش خانواده و به تبع آن اعتلای جامعه باشد.
 
منبع : ایسنا
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

آخرین عناوین