تاریخ انتشاريکشنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۱ - ۰۹:۳۱
plusresetminus
حزب الله: کودکان کار اینستاگرامی را معمولاً می‌شود از طریق هشتگ‌هایی مثل کودک بامزه، دهه نودی، فان، خنده‌دار، طنز، بمب خنده و غیره پیدا کرد
۰
کد مطلب : ۲۸۴۹۰۶
این کلیپ، نگاه‌کردن ندارد
به گزارش شبکه خبری تحلیلی حزب الله ، «ویدئو به سرعت بین کاربران شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شود. پسربچه همراه با دو دختر نوجوان در کلیپی کوتاه نقش‌آفرینی می‌کنند. جملات را یکی پس از دیگری، جوری می‌گویند که به نظر می‌رسد حاصل چند بار تمرین‌کردن است؛ جملاتی که بعید است حتی معنا و مفهوم‌شان را به‌درستی بدانند. قرار است ویدئو در فضای مجازی حسابی پربازدید شود و به اصطلاح بترکاند و پازل ساخت آن‌ هم جوری چیده شده که اتفاقاً همین کار را می‌کند. اما به چه قیمتی؟
 
شاید شما هم این ویدئو یا ویدئوهای مشابه آن را دیده باشید؛ ویدئوهایی که کودکان، بازیگران اصلی آن هستند و عموماً جوری رفتار می‌کنند و حرف‌هایی می‌زنند که با دنیای کودکی‌شان هیچ تناسبی ندارد. در واقع آنها بازیگرانی هستند برای ایفای نقشی که نقش آنها نیست اما همین باعث می‌شود مخاطب جمع کنند و چه اهمیتی دارد وقتی قرار است هدف تنها بالابردن بازدیدکننده و فالوئر باشد.
 
شما کودکی را می‌بینید که ادای آدم بزرگ‌ها را درمی‌آورد. با الفاظی که به هیچ عنوان مناسب سنش نیست، گفت‌وگو می‌کند و رفتاری نشان می‌دهد که شاید برایش جنبه بازی و سرگرمی داشته باشد اما در این میان آنچه فراموش می‌شود، این است که ویدئو وقتی وارد شبکه‌های اجتماعی می‌شود، دیگر مثل تیری است که از کمان رها شده و معلوم نیست چه عاقبتی پیدا کند. هدف این کار اما معلوم است: کسب درآمد از کودکان در شبکه‌های اجتماعی؛ بویژه اینستاگرام. پس بیراه نیست اگر آنها را کودکان کار اینستاگرامی بنامیم؛ چراکه بی‌توجه به حقوق این کودکان، از آنها برای درآمدزایی استفاده می‌شود. اگر از دنبال‌کنندگان صفحه‌هایی که در آنها از کودکان برای جذب فالوئر و تبلیغات استفاده می‌کنند سؤال کنید، به جواب‌های مختلفی می‌رسید. برای بعضی‌ها این ویدئوها خیلی بامزه است و فقط از اینکه آنها را تماشا کنند خوششان می‌آید. گاهی این صفحات را به دوستان خود هم پیشنهاد می‌دهند و مثلاً می‌گویند این بچه را ببین چقدر بامزه است و چه حرف‌هایی می‌زند. البته که توجه نمی‌کنند در پشت صحنه، والدین کودک یا افرادی دیگر مثل کارگردانانی تمام‌وقت دارند تمام صحنه را می‌چینند و حرف‌هایی به کودک یاد می‌دهند که جلوی دوربین تکرار کند. کودک با شیرین‌زبانی تمام دیالوگ‌های تمرین‌شده را به زبان می‌آورد و شما را مجذوب خودش می‌کند. این صفحه‌ها معمولاً وقتی فالوئرشان بالا می‌رود شروع می‌کنند به تبلیغ گرفتن و طبیعی است که هر چه بیشتر محتوای جذاب و جالب توجه فالوئرها تولید کنند، شانس تبلیغات هم برایشان بالاتر می‌رود.
 
این وسط البته چیزی که اهمیتی ندارد، رفاه و آرامش کودک است. در یکی از پست‌های اینستاگرامی، مادری کودک خود را که خواب است به زور بیدار می‌کند تا به فالوئرها سلام کند و برایشان ادای فلان خواننده را دربیاورد و همگی دور هم غش‌غش بخندند. کسانی که گمان می‌کنند این کودکان بامزه و دوست‌داشتنی را آنطور که گرداننده صفحه از آنها می‌خواهد، باید با لایک و ذخیره‌کردن پست حمایت کنند، خودشان هم شاید خبر نداشته باشند با این کار دارند به باقی‌ماندن کودک در چرخه کار اینستاگرامی کمک می‌کنند. درست مثل همان وضعیتی که اگر شما کار کودکان را به رسمیت بشناسید، در واقع به باقی‌ماندن آنها سر چهارراه‌ها کمک می‌کنید چون به این نکته توجه نمی‌کنید که کودکان، کاری جز بازی و درس‌خواندن نباید داشته باشند.
 
برخی دیگر از دنبال‌کنندگان چنین صفحاتی هم صرفاً سرگرمی را دلیل این کار عنوان می‌کنند، مثل خانمی که به قول خودش وقت‌هایی که بیکار است، سراغ اینستاگرام می‌رود و چون بچه‌ها را خیلی دوست دارد جذب چنین صفحه‌هایی می‌شود: «من فقط هدفم سرگرم‌شدن است و گاهی خیلی به چنین ویدئوهایی می‌خندم، مخصوصاً یک دختر کوچولو هست که خیلی شیرین است و آنقدر حرف‌های بامزه‌ای می‌زند که آدم دلش نمی‌آید نگاهش نکند. این بچه یک صفحه برای خودش دارد و کار مدلینگ هم می‌کند. کلی عکس‌های زیبا از خودش در صفحه‌اش وجود دارد و آنقدر لباس‌های قشنگ و رنگارنگی می‌پوشد که آدم دهانش باز می‌ماند. آفرین به این مادر باسلیقه!»
 
این هم نظری است به هر حال اما مسلماً نظر درستی نیست و اینجا دیگر نمی‌توان گفت آفرین به مادری که دم‌به‌دم عکس‌ها و ویدئوهای کودک خود را در حالت‌های مختلف منتشر می‌کند و حریم خصوصی کودک را که حفظ نمی‌کند هیچ، او را در معرض انواع مخاطرات نیز قرار می‌دهد؛ فقط برای کسب درآمد از راه تبلیغات.
 
تصویر کودکان می‌تواند خیلی ساده مورد سوء‌استفاده قرار گیرد. بزهکارانی که در پی استفاده از کودکان هستند، خیلی راحت رد این صفحات را می‌گیرند تا به اهداف خود دست پیدا کنند. تصورش را بکنید تصویر کودک شما در سایت‌های غیراخلاقی قرار گیرد یا اطلاعاتی که از او فاش می‌کنید، امنیتش را به خطر اندازد. از آن گذشته کودک شما در حالی که وظیفه شما است هزینه‌های زندگی او را تأمین کنید، دارد برایتان کسب درآمد می‌کند و برای این منظور ممکن است از بازی و درس‌خواندنش عقب بماند.
 
نمونه‌اش پسربچه ۱۰، ۱۱ساله‌ای است که خودش را در اینستاگرام، فودبلاگر معرفی می‌کند و به شیوه همان فودبلاگرهای معروف اینستاگرامی رفتار ‌می‌کند، همانطور لباس می‌پوشد و با همان ادبیات صحبت می‌کند؛ ادبیاتی که به‌کاربردن آن حتی از سوی آدم‌بزرگ‌ها هم ناپسند است و رفتاری که گاهی آدم را از هر چه غذا است بیزار می‌کند اما بچه به ناچار باید به همان سبک و سیاق رفتار کند تا بتواند روزبه‌روز بر تعداد فالوئرهایش اضافه کند. او با آنکه مشخص است اضافه‌وزن دارد از این رستوران به آن رستوران و از این فست‌فودی به آن فست‌فودی می‌رود و تا می‌تواند غذا می‌خورد و جلوی دوربین به‌به و چه‌چه می‌کند و به فالوئرهایش توصیه می‌کند حتماً این غذاها را امتحان کنند. این را گاهی در حالی می‌گوید که پنیر و سس ساندویچی غول‌پیکر دارد از کنار لبش شره می‌کند و بچه که به نظر حسابی سیر است باید چند مدل غذای دیگر را هم تست کند تا فالوئرها حسابی خوششان بیاید.
 
خیلی‌ها با دیدن این ویدئوها آب از دهان‌شان راه می‌افتد و دل‌شان می‌خواهد آن مزه بی‌نظیر را که وعده‌اش داده شده حتماً امتحان کنند و برخی دیگر از کاربران نظرات متفاوتی دارند؛ از جمله اینکه این کودک با این اضافه‌وزن حتماً مستعد ابتلا به بیماری‌های مختلف است و اصلاً بعید نیست تا چند سال دیگر به دیابت و فشار خون مبتلا شود اما این قبیل کاربران عموماً با واکنش‌هایی همچون بلاک‌شدن از سوی گرداننده صفحه مواجه می‌شوند تا خللی در کار کودک ایجاد نکنند؛ درست مثل کسانی که مراقب هستند تا کودکانی که سر چهارراه‌ها می‌ایستند کارشان را به بهترین شکل انجام دهند.
 
کودکان کار اینستاگرامی را معمولاً می‌شود از طریق هشتگ‌هایی مثل کودک بامزه، دهه نودی، فان، خنده‌دار، طنز، بمب خنده و غیره پیدا کرد. این البته در حالتی است که مثل ویدئویی که اول گزارش به آن اشاره شد، کلیپ به اصطلاح طنز ساخته شده باشد. البته هشتگ‌های دیگری هم هست که به دلیل رکیک‌بودن الفاظ آن، در این مطلب از اشاره مستقیم به آنها معذوریم اما همین‌ قدر بدانید که برای به اصطلاح بالاآوردن چنین صفحه‌هایی از انواع تکنیک‌های جذب فالوئر اینستاگرام استفاده می‌شود؛ تکنیک‌هایی که گاهی مرزهای اخلاقی را پشت‌ سر می‌گذارند و کودکان را دستمایه جذب بازدیدکننده قرار می‌دهند.
 
یک لحظه تصورش را بکنید که کسی با سرچ هشتگی نامناسب به کلیپی می‌رسد که کودکانی در آن مشغول ایفای نقش هستند. کودکانی هم که به مدل‌های اینستاگرامی تبدیل می‌شوند کم‌وبیش چنین وضعیتی دارند و گر چه ممکن است کسانی بگویند استفاده از کودکان به عنوان مدل در تمام کمپانی‌های دنیا رایج است اما باید گفت سازوکار آن با صفحه‌های شخصی متفاوت است و موضوع بحث ما هم نیست اما اینکه شما کودک خود را به یک مدل تبدیل کنید و او را مدام پوشیده در لباس‌های رنگارنگ و گاهی آرایش‌شده به سبک بزرگ‌ترها در معرض دید همگان قرار دهید، قطعاً نقض حقوق کودک است و او می‌تواند در آینده به خاطر اینکه بدون اختیارش به انتشار عکس‌های شخصی او در صفحات عمومی فضای مجازی اقدام کرده‌اید، از شما شاکی باشد.
 
حالا سؤال این است که در مواجهه با چنین صفحاتی چه کنیم؟ ساده‌ترین راهش این است که این صفحات را دنبال نکنید و بامزه‌بودن و سرگرمی و هر دلیل دیگری را برای به‌رسمیت‌شناختن کار کودکان در اینستاگرام مجاز نشمارید. می‌توانید حتی به گرداننده صفحه تذکر بدهید که با این کار حقوق کودکان را نقض کرده است و حتی چنین صفحاتی را به اینستاگرام گزارش دهید تا در صورت لزوم فعالیت آن متوقف شود. بالطبع وقتی علاقه‌ای به چنین پست‌هایی نشان داده نشود، کودکان کار فضای‌ مجازی هم حاشیه امنیت بیشتری پیدا می‌کنند و شاید دیگر روی کسب درآمد از طریق آنها حساب خاصی باز نشود.»
 
منبع : روزنامه ایران
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

آخرین عناوین