حزب الله:«نمی دانم چه سری است که از تاریخ تولد حضرت آدم هر کسی در هر پُست و منصبی بر سرکار آمده اولین هم و غمش این بوده که تکلیفش را با رخت و لباس زن جماعت، مشخص کند! چه بسا منشا نگرانی دائمی زنان؛ بابت اینکه چه بپوشند، همین حساسیت تاریخی بوده!
کلاهی که از سر «شهرزاد» بر سر «خاتون» رفت
ایسنا , 18 مهر 1400 ساعت 10:01
حزب الله:«نمی دانم چه سری است که از تاریخ تولد حضرت آدم هر کسی در هر پُست و منصبی بر سرکار آمده اولین هم و غمش این بوده که تکلیفش را با رخت و لباس زن جماعت، مشخص کند! چه بسا منشا نگرانی دائمی زنان؛ بابت اینکه چه بپوشند، همین حساسیت تاریخی بوده!
به گزارش شبکه خبری تحلیلی حزب الله ،«نمی دانم چه سری است که از تاریخ تولد حضرت آدم هر کسی در هر پُست و منصبی بر سرکار آمده اولین هم و غمش این بوده که تکلیفش را با رخت و لباس زن جماعت، مشخص کند! چه بسا منشا نگرانی دائمی زنان؛ بابت اینکه چه بپوشند، همین حساسیت تاریخی بوده! بله؛ یکی از راه نرسیده زنان را میپوشاند و دیگری هم تا میرسد از آنها استفاده ابزاری میکند! البته همهشان هم ادعا دارند خانم ها تاج سرند و هدفشان تکریم مقام والای زن است و عمرا بخواهند برای خانم محترمی تعیین تکلیف کنند! اما در اصل، مسئله اصلی دست اندرکاران، بودن یا نبودن چیزی بوده بر تن زنان!
اما این داستان چه مصونیت باشد چه محدودیت و خلاقیت و ... به هر حال بروز و ظهورش در سینما و تلویزیون بیشتر به چشم آمده؛ آنقدرها که با دیدن نوع لباس هنرپیشههای زن یک فیلم، براحتی میشود تشخیص داد که در زمان ساخت آن فیلم، فرهنگ و ایدئولوژی حاکم بر جامعه دقیقا چه سازی میزدهاند! مثلا در زمانهای پوشش، مختص نقش کلفتها بود و برهنگی نشانه تمدن و در دورهای دیگر چادر و چارقد قواره تن از ما بهتران شد!
در حال حاضر هم در عصری به سر میبریم که کارگردانان دچار محدودیتهای عجیبی مانند رو گرفتن زنان بازیگر از محارمشان و یا خوابیدن آنها با لباس کامل در تختشان و .... هستند. البته برای حل این مسئله کارگردانان خلاقمان ابتکاراتی به خرج دادهاند؛ مثلا استفاده از کلاهگیس بجای گیس، زنپوشکردن مردان (همچون ایام آغاز تاتر!) و یا وارد کردن اکترسهای زن اجنبی ترگل ورگل که «سرلختی» برای آنها از شیر مادر هم حلالتر بود و هست!
اما در میان این تمهیدات، یک راه برون رفت دیگر از این بحران کشف شد و آن قراردادن وقایع فیلم در بستر یک تاریخ خاص از کشورمان است .... شاید اگر رضاشاه در سال ۱۳۱۳ به ترکیه سفر نمیکرد و متاثر از این سفر، در سال ۱۳۱۴ بخشنامه کشف حجاب را اعلام نمیکرد و بر همین اساس شکل و شمایل بانوان ما هم تغییر نمیکرد، متعاقبا سطح فیلم و سریالسازی کشورمان خصوصا به لحاظ رنگ و لعاب تا این حد رشد نمیکرد! ـ هیچ فکرش را میکردید روزی شقایق اینقدر به گودرز مربوط شود؟! ـ باری به هر جهت «کشف حجاب» اگر برای هیچکس «آب» نداشت حداقل برای کارگردانان حال حاضر کشورمان که با محدودیتهای دست و پاگیر بازیگران زن دست و پنجه نرم میکنند و همواره در صدد یافتن راهی برای دورزدن تحریم بانوان به لحاظ پوششی و خلق جذابیتهای بصری در کادر خود هستند «نان» شده است!
اما روی همنرفته؛ کلاهی که بعد از «کشف حجاب» «پهلوی اول» بر سر بانوان رفت نسبت به همان کلاهی که بعدها توسط «پهلوی دوم» از سرشان برداشته شد، دارای ممنوعالتصویری کمتری بود و در عین حال از تیپ و ظاهر تکراری دوره فعلی هم به مراتب بهتر بود و این موضوع خودش به نوعی یک قدم به جلو برای آزادی بازیگران زن از قید و بند بود! (حال فهمیدید چرا ما علاقهای به روایت تاریخ سراسر منشوری بین سالهای ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷ را نداریم؟ این بخش از تاریخ را بگذارید به حساب حلقه مفقوده تاریخ کشورمان که سرتاپایش غیرمجاز و غیرقابل روایت است سالهای مخوفی که هیچ اتفاق خاصی نمیافتاد به جز قردادن همچین و همچون تا شمرون!) بگذریم ....
کد مطلب: 265092