تاریخ انتشارشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۹:۱۳
plusresetminus
آژیر «برج- باروت»‌ها در تهران به صدا درآمد

عبرت پلاسکو

حزب الله : فاجعه اشک‌آور «حریق و ریزش ساختمان 54 ساله پلاسکو» در قلب فرسوده تهران، به‌عنوان یک برش تلخ از «نسل سوم» تهدید‌های ویرانگر پایتخت، فهرست بلندبالای مخاطرات زندگی در این کلان‌شهر را سنگین‌تر کرد. آتش‌سوزی دنباله‌دار صبح پنج‌شنبه (ساعت 7:52 دقیقه) در طبقات دهم و یازدهم ساختمان تجاری-تولیدی پلاسکو که حدود 5/ 3 ساعت بعد از وقوع حریق، به فروریختن کاملا عمودی سازه منجر شد، تاکنون چهار گروه از پایتخت‌نشین‌ها را از 4 زاویه مختلف یا مشترک، در شوک فرو برده است. خانواده‌های نیروی فداکار و جسور آتش‌نشان به‌خصوص خانواده‌ آتش‌نشانان زیر آوار مانده‌، به‌عنوان گروه اول، با همه توان انسانی، بر مهار این حادثه متمرکز شده‌اند. مالکان و ذی‌نفعان ساختمان سوخته، در بهت از دست رفتن سرمایه‌های ملکی و تجاری‌شان فرو رفته‌اند و در این میان، «کابوس» زلزله بزرگ و این اواخر، فرونشست زمین، حالا با استرس آتش‌سوزی ساختمان‌‌هایی که تا چند ثانیه قبل از شعله‌ور شدن، علامتی از خود ساطع نمی‌‌کنند، ‌برای مردم شهر تهران ترسناک‌تر شده است.
۰
کد مطلب : ۱۳۲۴۰۲
عبرت پلاسکو
           

                                           

 

به گزارش شبکه خبری تحلیلی حزب الله ،مسوولان شهر و امور بحران نیز به‌عنوان گروه چهارم،‌ اکنون با معمای «نحوه مدیریت حوادث غیرمترقبه در پایتخت دچار انواع التهاب‌های شهری» روبه‌رو هستند. فاجعه آتش‌سوزی پلاسکو، در محدوده‌ای از تهران رخ داد که اگر چه قلب فرسوده شهر (منطقه 12) محسوب می‌شود اما نبض تجارت و کسب‌وکارهای تولید کارگاهی، دقیقا در همین محدوده می‌تپد. این دوگانگی اکنون نگرانی‌های عمومی در پایتخت را پیرامون ساختمان‌هایی که می‌توان عنوان «برج‌-باروت» به آنها اطلاق کرد به‌وجود آورده است. ساختمان 17 طبقه پلاسکو (حاوی یک طبقه زیرزمین، یک طبقه همکف و 15 طبقه روی پیلوت) طبق اعلام شهرداری تهران، به مرکز فروش البسه و پوشاک در 5 طبقه و همچنین واحدهای تولیدی لباس در طبقات فوقانی تبدیل شده بود و طی دو سال گذشته دست کم 10 مرتبه اخطار کتبی از سوی سازمان آتش‌نشانی و شهرداری منطقه بابت «عدم صلاحیت ایمنی در مقابل حریق برای صدور گواهی ایمنی در برابر آتش‌سوزی» برای مالکان و بهره‌برداران این سازه صادر شده بود. تعداد ساختمان‌هایی از این دست که از یکسو به محل تولید، عرضه و انبار کالاهای قابل اشتعال تبدیل شده‌اند و از سوی دیگر فاقد ضریب ایمنی در برابر حریق هستند حداقل 3 هزار سازه در پایتخت برآورد می‌شود. مقامات دولتی و محلی شهر تهران از وجود 5 هزار انبار ذخیره کالاهای مستعد حریق در مناطق جنوبی و مرکزی پایتخت خبر می‌دهند. بخشی از این انبارها در واحدهای آپارتمانی برج‌های ساختمانی وجود دارد که چون از استانداردهای فنی حداقلی به لحاظ مجهز بودن به سیستم‌های اعلام و اطفای حریق برخوردار نیستند، عملا این سازه‌ها برای شهر و شهروندان به «برج‌-باروت» تبدیل شده است.

بررسی‌های «دنیای اقتصاد» درباره آنچه در 24 ساعت اول از بروز فاجعه پلاسکو و عملیات مهار بحران در تهران گذشت، نشان می‌دهد: این حادثه که بدون لحاظ علت بروز، از منظر فرآیند آتش‌سوزی و فرجام حریق، به حادثه 11 سپتامبر برج‌های دوقلوی تجارت جهانی در نیویورک شباهت دارد، در حال حاضر از تهدید بالقوه پایتخت توسط نسل سوم حوادث ویرانگر حکایت دارد. خطر آتش‌سوزی ناشی از وجود «برج‌-باروت»‌ها نه تنها در مناطق تجاری و کار و فعالیت تهران که در منطقه‌ای همچون منطقه 22 که به شهر برج‌های مسکونی بدل شده، از دو منظر، شهر را تهدید می‌کند. این برج‌ها چون که غالبا به‌صورت نمایشی، ضوابط ایمنی در برابر حریق در آنها رعایت شده، باروت آماده اشتعال هستند طوری که هر نوع محرک آتش همچون اتصال سیم برق یا بی‌احتیاطی در استفاده از وسایل گرمایشی، می‌تواند باعث سرایت آتش به طبقات مختلف برج شود. تهدید ساختمان‌های قابل اشتعال، با شکل و شیوه مدیریت بحران حوادث اولیه –که به شدت نیازمند بازتعریف است-خود زمینه بروز حوادث ثانویه را رقم می‌زند. از ظهر پنج‌شنبه تا لحظه تنظیم این گزارش، عملیات آواربرداری به طول انجامیده و گفته می‌شود دست کم یک هفته، این فرآیند زمان خواهد برد.

فاجعه آتش‌سوزی ساختمان پلاسکو نشان داد پایتخت مستعد تکرار حوادثی تلخ از این جنس است که در صورت واقع‌بینی مسوولان نسبت به آنچه از این آتش‌سوزی به ثبت رسید، می‌توان احتمال بروز حوادثی مشابه را کاهش داد. حادثه پلاسکو دومین آتش‌سوزی یک ساختمان بلند قابل‌اشتعال در پایتخت طی 4 سال اخیر محسوب می‌شود. در گزارشی که سازمان آتش‌نشانی چند ماه بعد از حادثه آتش‌سوزی دی ماه سال 92 در یک ساختمان تولیدی پوشاک در خیابان جمهوری، به‌عنوان نتایج تحقیق و تجسس از علت حادثه منتشر کرد، مشخص شد: در اماکن پرخطر، خلأ امکانات و تجهیزاتی همچون پلکان اضطراری مقاوم در برابر حریق، سیستم کشف و اعلام و اطفای حریق، خلأ آژیر و مخزن آب آتش‌نشانی، خلأ سیستم شبکه بارنده و پمپ آتش‌نشانی، باعث سرایت آتش‌سوزی به کل ساختمان می‌شود. ضمن آنکه انباشت غیرصحیح و خلاف اصول ایمنی اجناس و کالاهای قابل اشتعال در این اماکن، به‌عنوان علت آتش‌سوزی مطرح است.  اکنون فاجعه فروریزش ساختمان پلاسکو در اثر آتش‌سوزی و تبدیل برج 17 طبقه به آوار سه طبقه آهن، 14 درس عبرت برای بهره‌برداران این نوع ساختمان‌ها و البته برای مدیریت شهری و مسوولان مدیریت بحران، در بر دارد که هر کدام از آنها به‌عنوان یک راهکار بازدارنده، می‌تواند نسل سوم تهدید در پایتخت را مهار کند.

مهم‌ترین راهکار برای دفع شر از برج باروت‌ها در تهران، اقدام عاجلی است که ظاهرا تا کنون، به رغم صراحت قانون تکلیف شهرداری‌ها، به شکل کامل مورد عمل قرار نگرفته است. تا کنون نحوه برخورد با ساختمان‌های قابل اشتعال اما فاقد ایمنی حداقلی در برابر حریق، در حد صدور اخطاریه و هشدارنامه، برای ترغیب مالکان و بهره‌برداران این ساختمان‌ها به ایمنی‌سازی بوده است در حالی که مطابق بند 14 ماده 55 قانون شهرداری‌ها و تبصره مربوطه، شهرداری‌ها وظیفه دارند به منظور حفظ شهر از خطر حریق و رفع خطر از ساختمان‌های خطرناک، تدابیر «موثر» و اقدام «لازم» انجام دهند و در صورت بی‌‌توجهی مالکان به اخطارهای مهلت‌دار، راسا نسبت به رفع خطر اقدام کنند و هزینه آن را به اضافه 15 درصد بیشتر، از مالکان آن ساختمان دریافت کنند.

کارشناسان شهری می‌گویند: همان‌طور که شهرداری‌ها در موضوع «بدهی واحدهای تجاری و تولیدی به شهرداری از بابت عوارض کسب و پیشه»، بدون فوت وقت و ملاحظه‌های ناشی از آسیب اقتصادی به کسب و کار، به شکل قرار دادن بلوک‌های سیمانی جلوی واحدها، با صاحبان این واحدها برخورد می‌کنند، در بحث ایمنی و مقاومت ساختمان‌های پرخطر در برابر آتش نیز باید از مرحله اخطار فراتر روند و با عمل به قانون، نسبت به اجبار مالکان به استانداردسازی ساختمان‌های خود اقدام کنند. در این میان، روند رسیدگی به فاجعه پلاسکو مشخص کرد نظام مدیریت بحران شهرها باید بازتعریف و اصلاح شود. نشانه‌هایی همچون «نامشخص بودن آمار دقیق از محبوس شدن نیروهای فداکار آتش‌نشانی در زیر آوار و سایر افراد داخل در ساختمان حین فروریزش، ازدحام دردسرساز مردم در معابر اطراف محل حادثه و گره خوردن فرآیند امداد و نجات، استفاده از خودروهای امداد و نجات از سوی مردم به‌عنوان سکوی عکسبرداری، حاضر شدن تیم‌های مکمل نجات در محل و اعلام عدم نیاز به استفاده از آنها، ورود کسبه پلاسکو به ساختمان برای برداشتن مدارک در جریان آتش‌سوزی و همچنین پیش‌بینی نکردن احتمال ریزش ساختمان فلزی پلاسکو با سازه یکپارچه در اثر گسترده‌تر شدن آتش‌سوزی» حکایت از آن دارد که نظام مدیریت بحران شهرها باید با مرور حوادثی که طی سال‌های اخیر در شهر تهران رخ داد، توانایی سیستمی و تجهیزاتی را ارتقا دهد.

 

 

 

روایت 37ساعت آواربرداری 

دنیای اقتصاد: اولین نماد توسعه شهری تهران فروریخت. «پلاسکو» نامی خاطره‌انگیز برای تمامی پایتخت‌نشینان بود، اما این نام پنج‌شنبه صبح برای همیشه از نقشه پایتخت حذف شد. اول، خبر کوتاه بود. ساعت حوالی هشت صبح ساختمان 54 ساله تهران آتش گرفت. به فاصله دو دقیقه آتش‌نشانان به چهارراه استانبول رسیدند. ساعتی بعد آتش خاموش شد و دقیقا در لحظاتی که تصور می‌شد بحران با فروکش کردن زبانه‌های آتش به پایان رسیده قامت برج 17 طبقه فلزی شهر در چند ثانیه کوتاه خم شد. حالا ساعت 11:30 دقیقه روز پنج‌شنبه 30 دی ماه است و قامت شکسته «پلاسکو» که به تپه‌ای از فلز تبدیل شده، دامن تمامی شهر را گرفته و آتش‌سوزی طبقه دهم پلاسکو به بحرانی بزرگ برای شهر بدل شده است. به گزارش «دنیای اقتصاد» ساعت 7:52 دقیقه صبح روز پنج‌شنبه، آتش‌سوزی از طبقه دهم و یازدهم ساختمان 54 ساله پلاسکو آغاز می‌شود. به دنبال آن به تدریج نیروهای 10 ایستگاه آتش‌نشانی برای دفع حریق در چهارراه استانبول حاضر می‌شوند. پس از ساعتی اگرچه آتش مهار می‌شود، اما به دلیل فلزی بودن سازه، حدود ساعت 11:30 دقیقه برج تجاری پلاسکو به یکباره به‌صورت عمودی فرو می‌ریزد.

اگر در ساعات اولیه صبح نیروهای امدادی به دلیل تعطیلی واحدهای تجاری عنوان می‌کردند میزان آسیب جانی به شهروندان و نیروهای امدادی محدود است، اما حوالی ظهر از حبس ده‌ها نفر در زیر آوار خبر می‌رسید. سخنگوی آتش‌نشانی اعلام کرد: پس از مهار آتش، تعدادی از کسبه و مالکان برای جمع‌آوری اسناد و مدارک مالی به مجتمع پلاسکو هجوم آوردند، همزمان با ورود این افراد، تعداد زیادی از نیروهای آتش‌نشان برای هدایت آنها به خارج از ساختمان به درون مجتمع رفتند، اما در همین حین پلاسکوی 54 ساله فروریخت. آنچه از گفته‌های نیروهای امدادرسان در محل حادثه به دست آمده آن است که سازه فلزی یکپارچه ساختمان پلاسکو ابتدا روی طبقه دهم (طبقه‌ای که آتش‌سوزی در آن آغاز شده است) فرود آمده و نهایتا به تخریب کلی ساختمان منجر شده است. پس از حضور مدیران بحران در محل حادثه، حسن روحانی با صدور دستوری به وزیر کشور خواستار پیگیری حادثه پلاسکو در اسرع وقت و بررسی علل حادثه و مسوولیت حادثه شد. او در نامه خود به رحمانی فضلی وزیر کشور تاکید کرد که نسبت به رسیدگی به مجروحان و جبران خسارات آسیب‌دیدگان توسط نهادهای مسوول اقدام فوری صورت پذیرد. پس از این، اولین جلسه ستاد مدیریت بحران در محل حادثه با حضور معاون‌اول رئیس‌جمهوری برگزار و عملیات آواربرداری با اولویت امداد و نجات حادثه‌دیدگان و مهار حادثه آغاز شد. چند ساعت پس از حادثه با حضور مقامات قضایی در محل، اجازه تخریب ساختمان‌های مجاور برای ورود به محل حادثه صادر شد.

با گذشت چند ساعت، خبرهای مختلفی از میزان خسارت، تعداد آسیب‌دیدگان و احتمالا کشته‌شدگان حادثه منتشر شد. مطابق با اولین آمار تایید شده، تعداد مصدومان حادثه به 114 نفر می‌رسد. در این میان اگرچه در خیابان‌های اطراف محل حادثه محدودیت‌های ترافیکی برقرار شد اما تا پاسی از شب تجمع تعداد زیادی از شهروندان، امداد‌رسانی را با اختلال مواجه کرد.

پنج‌شنبه به انتها رسید و عملیات آواربرداری به نتیجه جدیدی ختم نشد. این عملیات که با تلاش بی‌وقفه نیروهای آتش‌نشانی همچنان ادامه دارد تاکنون منجر به کشف افراد محبوس شده یا احتمالا پیکر آتش‌نشانان نشده است. مقامات آتش‌نشانی عنوان می‌کنند آمار دقیقی از تعداد افراد حاضر در ساختمان محل حادثه وجود ندارد اما در ساعات اولیه صبح روز جمعه یکی از آتش‌نشانان مصدوم این حادثه در بیمارستان به شهادت رسید. به گفته نیروهای امدادرسان حاضر در محل یکی از دلایلی که روند آواربرداری تا ظهر روز جمعه با وجود حضور 200 آتش‌نشان با کندی پیش رفت؛ وجود دود غلیظ، احتمال ریزش ساختمان‌های مجاور و حجم وسیع آوار (مهدی چمران رئیس شورای شهر گفته ارتفاع آوارها به دو تا سه طبقه می‌رسد) است. در این میان برخی کارشناسان و مدیران شهری به بررسی ابعاد و علل احتمالی این حادثه پرداخته‌اند. مطابق با نتایج این بررسی‌ها، سازه فلزی مجتمع 17 طبقه پلاسکو به‌عنوان اولین برج مدرن پایتخت دارای نزدیک به 590 واحد تجاری بود. طبقه یکم تا پنجم این مجتمع به واحدهای تجاری و سایر طبقات به واحدهای تولیدی اختصاص داشت. گفته می‌شود علاوه بر آنکه این ساختمان فاقد تجهیزات ایمنی و استاندارد لازم بوده است، به دلیل وصل نبودن به شبکه گاز شهری، از سایر وسایل گرمایشی فاقد استاندارد درون واحدها استفاده می‌شد. برخی کسبه این مجتمع عنوان می‌کنند که به دلیل وصل‌نبودن واحدهای تولیدی و تجاری این مجتمع به شبکه گاز شهری، فشار زیادی به شبکه برق وارد می‌شد و همین موضوع نیز باعث حضور دائمی تعمیرکاران برای تعمیر خطوط برق این ساختمان شده بود. از این رو ایجاد یک جرقه کوچک با توجه به آنکه در واحدهای تجاری حجم زیادی از منسوجات قابل اشتعال وجود داشت به راحتی دامنه حریق را گسترده کرده است. از سوی دیگر مدیران شهرداری تهران اعلام می‌کنند طی دو سال گذشته بیش از 10 بار درخصوص ایمن نبودن ساختمان پلاسکو به مالکان واحدهای تجاری و تولیدی اخطار کتبی ارسال شده است اما مورد توجه واقع نشده است. ظهر جمعه است. عملیات نیروهای امدادرسان برای حفر دو تونل از دو جهت شرق و غرب ساختمان برای ورود به طبقه‌های زیرین و موتورخانه ساختمان که گفته می‌شود تعدادی از افراد در آن حبس شده‌اند به بن‌بست می‌خورد. کمی بعد استفاده از شبکه فاضلاب برای ورود به لایه‌های زیرین آوار پیشنهاد می‌شود اما پس از ساعتی نیز این مسیر به بن‌بست ختم می‌شود. نیروهای امدادرسان خبر می‌دهند به دلیل فشار آوار این کانال نیز مسدود شده‌ است.

بررسی‌های اولیه کارشناسان در مورد علت اولیه فروریزش عمودی و یکجای ساختمان پلاسکو دو فرضیه را مطرح می‌کند: فرضیه اول ذوب شدن سازه فلزی در اثر حرارت ناشی از آتش‌سوزی و در نتیجه افت مقاومت خمشی سازه است و فرضیه دوم با شوک حرارتی سازه ناشی از گرم و سرد شدن تحت تاثیر آتش‌سوزی و مواد به کار رفته برای خاموش کردن آتش، نسبت دارد. حوالی عصر جمعه است. حالا گمان‌ها بیشتر به اطمینان تبدیل می‌شود. ملکی سخنگوی آتش‌نشانی اعلام می‌کند: احتمال زنده بودن آتش‌نشان‌های مفقود به صفر رسیده است و حتی ممکن است به دلیل حرارت بالا و شعله‌های آتش، به پیکر سالم آتش‌نشان‌ها نیز دسترسی پیدا نکنیم.

امروز عزای عمومی اعلام می‌شود و محدودیت‌های ترافیکی محدوده مرکزی شهر ادامه پیدا می‌کند. جمعه هم تمام می‌شود اما آواربرداری پلاسکو نه. محمد سالاری رئیس کمیسیون شهرسازی شورای شهر می‌گوید: بعید به نظر می‌رسد ظرف کمتر از یک هفته آوار‌برداری به پایان برسد. هنوز هم دود غلیظ اطراف ساختمان پلاسکو را فراگرفته و به دلیل بالا بودن احتمال آتش‌سوزی دوباره، تمامی ساختمان‌های اطراف نیز تخلیه شده‌اند. پلاسکو و تاوان تجارت پرخطر در این ساختمان که با جان آتش‌نشانان داده شد، اولین حادثه و هشدار برای تهران بی‌دفاع نیست. اما آیا حادثه پلاسکو درس عبرتی برای مدیریت بحران حوادث در شهر آبستن حوادث ساختمانی خواهد شد؟

 

 

 

 

تهران آبستن حوادث ساختمانی

نمود عینی شکل سوم تهدید ناشی از تخریب گسترده ساختمانی در پایتخت در جریان آتش‌سوزی وسیع و تخریب کامل برج 17 طبقه تجاری – تولیدی پلاسکو بار دیگر نظریه «قرار گرفتن تهران روی انبار باروت» را تایید کرد. بررسی‌های «دنیای اقتصاد» از جزئیات آنچه صبح پنج‌شنبه منجر به نابودی کامل برج تجاری – تولیدی 54 ساله پلاسکو واقع در چهارراه استانبول پایتخت شد، نشان می‌دهد هم اکنون شهر تهران دست کم از سه ناحیه عمده و در عین حال پرخطر، آبستن حوادث گسترده ساختمانی است.

در شرایطی که طی سال‌های اخیر زلزله‌شناسان و متخصصان مهندسی زلزله به کرات درباره خطر بروز زلزله بزرگ احتمالی در پایتخت و ناایمن بودن حجم وسیعی از بافت‌ها و ساختمان‌های قدیمی و جدید در برابر خطرات ناشی از لرزش زمین، هشدار داده‌اند، وقوع حوادث ناشی از نشست ‌زمین و فروریزش‌های متعدد در جریان گودبرداری‌های ساختمانی و عمرانی در مناطق مختلف، دو شکل عمده خطرات بالقوه‌ای است که هم اکنون در کمین پایتخت قرار دارد. این‌در ‌حالی ‌است که بروز آتش‌سوزی و تخریب کامل ساختمان پلاسکو، شکل سوم تهدید پایتخت از ناحیه حوادث ساختمانی، ناشی از ضعف ایمنی ساختمان‌های مهم در برابر حریق را نشان می‌دهد، طوری که هم‌اکنون به اعتقاد کارشناسان، پایتخت کشور در حال حاضر از سه ناحیه عمده، به شهری پرخطر به لحاظ ایمنی شهروندان، بناها‌‌ و... تبدیل شده است.

یافته‌های «دنیای اقتصاد» از محتوای مطالعات کارشناسی درخصوص تهدید تهران از سه موضع پرخطر که به‌صورت بالقوه عموما ساختمان‌های بزرگ و کوچک پایتخت با کاربری‌های مختلف را هدف قرار داده است نشان می‌دهد، در حال حاضر شکل «فعلی ساختمان‌های شهر تهران» و «نحوه مدیریت بحران در این شهر»، پایتخت را به شهری پرخطر برای ادامه سکونت شهروندان تبدیل کرده است. هم اکنون عمده ساختمان‌های شهر تهران با کاربری‌های گوناگون مسکونی، تجاری و اداری از حداقلی‌ترین استانداردهای لازم در برابر حوادث احتمالی طبیعی و غیرطبیعی همچون سیل، زلزله و حریق بی‌بهره‌اند این در حالی است که این موضوع در ساختمان‌های کهنسال و بعضا میانسال، به مراتب چند برابر بناهای نوساز حادتر و بحرانی‌تر است. صبح پنج‌شنبه، درحالی ساختمان 17 طبقه پلاسکو در پایتخت طعمه حریق شد که پیش از این در دو حادثه مشابه دو برج مسکونی و تجاری-اداری به ترتیب در بندرانزلی و مشهد نیز در آتش سوخت.

تیرماه امسال مجتمع مسکونی طاووس در بندرانزلی و همچنین برج 17 طبقه تجاری-اداری سلمان در مشهد نیز آتش گرفتند که به دلیل ضعف این دو ساختمان در برخورداری از ضرایب ایمنی، مهار آتش با مشکلات زیادی مواجه شد. حادثه صبح پنج‌شنبه پلاسکو در حالی صدمات جبران ناپذیر مالی، جانی و روانی برای پایتخت بر جای گذاشت که معصومه آباد، رئیس کمیته ایمنی شورای اسلامی شهر تهران روز گذشته، با اعلام ناایمن بودن حجم گسترده‌ای از سازه‌های جدید و قدیم پایتخت از وجود ۳ هزار ساختمان در تهران با وضعیتی مشابه پلاسکو خبر داد. این در حالی است که بنا بر اعلام عیسی فرهادی، فرماندار تهران هم اکنون 5 هزار انبار تولیدی عمدتا در نیمه جنوبی پایتخت در شرایطی نامناسب وجود دارد که عموما انباشته از کالاها و مواد قابل اشتعال هستند.

حجم گسترده انبارهای تولیدی در محدوده‌های فرسوده شهری پایتخت به خصوص منطقه 12 که به دلیل قرار گرفتن بازار بزرگ شهر تهران و همچنین سایر مراکز تجاری قدیمی به منطقه «کار و فعالیت» شهرت دارد، این منطقه و سایر مناطق مشابه و مجاور آن را به محدوده‌های پرخطر شهری تبدیل کرده است. محدوده‌هایی که در صورت عدم اقدام عاجل برای ایمن‌سازی، مقاوم‌سازی و نوسازی، هم اکنون آبستن حوادثی فجیع با وسعت، شدت تخریب و تلفات جانی و مالی به مراتب چند ده برابری نسبت به حادثه روز پنج‌شنبه ساختمان پلاسکو است. بررسی‌های «دنیای اقتصاد» حاکی است هم اکنون حدود هزار برج در مناطق مختلف شهر تهران وجود دارد که اگر چه شاید تعداد قابل توجهی از آنان در ظاهر ایمن به نظر برسند اما عدم به‌روزرسانی و ارتقای سیستم‌های ایمنی در آنان، این ساختمان‌های بلند مرتبه را به مکان‌های ناامن برای سکونت، کار یا سایر کاربری‌ها تبدیل کرده است.

هم اکنون خطر بروز دست کم 5 نوع حادثه ثانویه بعد از وقوع حوادث اصلی طبیعی و غیرطبیعی وجود دارد که می‌تواند تلفاتی چند برابری نسبت به عامل اولیه بروز حوادث-زلزله، فرونشست، حریق و ... - برجای بگذارد. افزایش آمار تخریب ناشی از ترافیک اطراف محل حادثه، نشست زمین در پی ترکیدن لوله‌های آب شهری، ناتوانی نیروهای امدادگر از امدادرسانی سریع و به موقع به دلیل عرض کم و نفوذناپذیری معابر فرسوده و قدیمی شهر، انفجار ناشی از نشست لوله‌های گاز و همچنین گسترش حریق در پی وجود مواد و کالاهای قابل اشتعال در انبارهای ناایمن و انباشت غیرصحیح و خلاف اصول ایمنی این مواد و کالاها، برخی از مهم‌ترین این عوامل محسوب می‌شود. هم اکنون حدود نیمی از مناطق شهر تهران (مناطق 8 تا 12، 14 تا 18 و 20) در فهرست مناطق آسیب‌پذیر –اعم از فرسوده و ناپایدار-قرار دارند که همین موضوع ضرورت تحول بنیادین در نظام مدیریت بحران شهری را چندبرابر می‌کند. وجود سه تهدید بالقوه با امکان تخریب جبران‌ناپذیر برای شهر تهران، هم اکنون منجر به ایجاد نوعی اجماع کارشناسی در میان صاحب‌نظران مدیریت شهری پایتخت شده است. کارشناسان مدیریت شهری معتقدند در صورتی که مدیریت شهری تهران به سرعت وارد مسیر اصلاحات بنیادی در نحوه مدیریت بحران پس از وقوع حوادث طبیعی و غیرطبیعی نشود، به‌طور قطع تلفات ثانویه ناشی از ضعف مدیریت بحران به مراتب بیش از تلفاتی است که از حادثه اصلی نظیر سیل، زلزله، فرونشست و حریق ایجاد شده است.

محتوای دیدگاه‌های کارشناسی در این باره ضمن تحسین و تقدیر از فداکاری‌های آتش‌نشانان شجاع پایتخت، به‌طور مستقیم با انتقاد از ضعف دستگاه‌های فنی و سایر زیرساخت‌های لازم برای اعمال مدیریت بهینه در زمان بروز بحران و پس از آن، بر ضرورت بازتعریف مدیریت بحران شهری تاکید دارد.

 

 

 

 

واکاوی تجربیات جهانی پیشگیری ازآتش‌سوزی

دنیای اقتصاد: آتش‌سوزی در همه کشورهای جهان رخ می‌دهد. آنچه اهمیت دارد میزان آمادگی در برابر حوادث و توانایی در کاهش شدت حوادث و پیشگیری از بروز فاجعه ملی است. اصلاح شرایط ساختمان‌های قدیمی و ایمن‌سازی ساختمان‌های نوساز در همه کشورها متداول است، اما میزان رعایت این اصول بیش از آنکه به میل و اراده مالکان گذارده شود جزو لاینفک قوانین کشورهاست. به گزارش گروه اقتصاد بین‌الملل، همه کشورهای پیشرفته جهان از اهرم‌هایی برای اجرای اصول ایمنی پیشگیری از آتش سوزی و فجایع ناشی از آن استفاده می‌کنند. گذشته از ابزارهای سلبی متداول در جهان برای ساختمان‌های نوساز همچون محرومیت از مجوز بهره‌برداری و پلمب ساختمان تا زمان رفع نقص، تجربه دیگر کشورها نشان می‌دهد که قانون‌گذار ساز و کار قانونی لازم برای ساختمان‌های قدیمی را نیز پیش‌بینی می‌کند تا در صورتی که مالک یک ساختمان قدیمی از اجرای جدید‌ترین تمهیدات اطفای حریق و ایمنی در برابر آتش سر باز زند، بتوان وی را مجبور به تمکین از آن کرد. البته به‌نظر می‌رسد که این ساز و کار قانونی به حدی جدی است که در عمل مالکان، خود به این نتیجه می‌رسند که اجرای موارد اصلاحی در ساختمان برای افزایش ایمنی در برابر آتش به مراتب هزینه‌ای کمتر از هزینه‌های تخطی از اصول ایمنی را برایشان در پی خواهد داشت. به‌عنوان مثال در کوئینزلند، دومین استان بزرگ و سومین استان پرجمعیت کشور استرالیا، سازمان خدمات آتش‌نشانی و نجات که نهادی است دولتی، دو سری استاندارد برای ایمنی ساختمان‌ها تدوین کرده است. یکسری از این استانداردها به ساختمان‌های کم جمعیت (کمتر از 8 طبقه) مربوط می‌شود و سری دیگر استانداردها به ساختمان‌های پرجمعیت (به معنای ساختمان‌های دارای بیش از 8 طبقه یا ساختمان‌های تجاری که در هر واحد تجاری آنها بیش از 30 نفر مشغول به کار هستند) اختصاص دارد. سازمان خدمات آتش‌نشانی و نجات کوئینزلند افرادی را به‌عنوان مشاور ایمنی حریق معرفی می‌کند که با همه جنبه‌های ایمنی ساختمان در برابر حریق آشنایی دارند. وظیفه اولیه آنها ارائه توصیه‌های اجرای اصول ایمنی به ساکنان است. آنها رعایت 6 مورد استاندارد را برای ساختمان‌های کم‌جمعیت مورد بررسی قرار می‌دهند که شامل این موارد است: 1- نصب اقلام لازم همچون کپسول اطفای حریق، شیر و شیلنگ مخصوص آتش‌نشانی، سیستم‌های خودکار اطفای حریق، هشداردهنده‌های دود، علائم خروج و سایر علائم لازم. 2- مسدود نبودن مسیرهای تخلیه و خروج از ساختمان. 3- طرح کامل پیش‌بینی حادثه آتش‌سوزی و راه‌های تخلیه ساختمان (شامل نمایش ترسیمی) و بازبینی سالانه آن. 4- قرار سالانه با یک مسوول هماهنگی تخلیه از هر ساختمان و ارائه آموزش‌های لازم به وی. 5- اجرای تمرین تخلیه ساختمان دست کم یک بار در سال. 6- تکمیل و بررسی سالانه اظهارنامه‌های ایمنی سکنه ساختمان.

 

استانداردهای مورد نیاز برای ساختمان‌های پرجمعیت

ساختمان‌های پرجمعیت که پیش از این به معیار شناسایی آنها اشاره شد، باید علاوه بر 6 مورد استاندارد مذکور که برای ساختمان‌های کم جمعیت تعیین شده‌اند، شرایط دیگری را هم رعایت کنند که مشاوران ایمنی حریق با بازدید از ساختمان آنها را تعیین و بر اجرایی شدن آن شرایط نظارت می‌کنند. پرونده ایمنی این ساختمان‌ها باید دارای این تاییدیه‌ها باشد: تعمیر و نگهداری به‌موقع ابزار و امکانات ایمنی نصب شده در برابر حریق در ساختمان، کپی طرح کامل پیش‌بینی حادثه آتش‌سوزی و راه‌های تخلیه ساختمان و سوابق بازبینی سالانه آنها، سوابق آموزش مسوول هماهنگی تخلیه ساختمان، سوابق آموزش‌های تخلیه ساختمان و تمرین‌های نمادین آن، سوابق اظهارنامه‌های سالانه ساکنان ساختمان. این مدارک باید در یک کمد فلزی قفل شده نسوز در جایی از ساختمان نگهداری شوند که در صورت بروز حریق به آنها آسیبی وارد نشود. در مورد ساختمان‌هایی که تاسیس پس از سال 1997 هستند، نصب تابلوی گواهی آتش‌نشانی در سالن اجتماعات ساختمان ضروری است. ساختمان‌های مسکونی از برخی از این شرایط معاف خواهند بود اگر و فقط اگر سازمان آتش‌نشانی نوع ساختمان را مجاز برای این معافیت تشخیص دهد که در این صورت در گواهی آتش‌نشانی که در سالن اجتماعات ساختمان نصب می‌شود آورده خواهد شد که این ساختمان در چه دسته‌ای از گروه‌های مورد تشخیص آتش‌نشانی قرار گرفته است.

 

جریمه رعایت نکردن اصول ایمنی

در سال 2009 سازمان آتش‌نشانی و عملیات نجات کوئینزلند جریمه‌هایی را برای رعایت نکردن این ضوابط مقرر کرد. بر این اساس، با هر یک از موارد تخلف به شدت برخورد خواهد شد و تا سقف 200 هزار دلار برای هریک از موارد از مالک ساختمان جریمه اخذ خواهد شد. علاوه بر این در صورتی که این تخلفات منجر به فوت افراد شود، برای هریک از موارد تخلف حکم 3 سال زندان برای مالک ساختمان در نظر گرفته خواهد شد.

در بسیاری از کلان‌ شهرهای دنیا هم استانداردهای اجباری‌ برای امنیت در مقابل حوادث آتش‌سوزی تعریف شده است. استانداردها و کدهای این قوانین در شهرهایی همچون نیویورک، دبی و شانگهای در کتاب‌هایی مشتمل بر بیش از 600 صفحه جمع‌آوری شده است. هدف از تعریف این استانداردها، اطمینان یافتن از امنیت ساکنان واحدهای مسکونی، تجاری، صنعتی و اداری در مقابل حوادث غیرمترقبه‌ای همچون آتش‌سوزی است. قوانین و مقرراتی که علاوه بر اجباری بودن اجرای آنها، باید به‌طور سالانه نیز به‌روزرسانی شوند. در بسیاری از شهرها، نهادهای مسوول، یادآوری‌هایی را به‌طور منظم برای صاحبان ساختمان‌ها می‌فرستند و قوانین و مقررات اجباری را ضمیمه آن می‌کنند. بر این اساس اگر مالکان از تجهیز ساختمان‌های خود بر اساس قوانین و مقررات کوتاهی کنند، جریمه‌های سنگینی برای آنها در نظر گرفته می‌شود.

 

ایمن‌سازی ساختمان‌های قدیمی جهان

ساختمان‌های قدیمی اغلب به سیستم‌های اطفای حریق مجهز نیستند و در برابر آتش‌سوزی ایمن نشده‌اند بنابراین هنگام آتش‌سوزی این ساختمان‌ها، خسارات جانی و مالی فراوانی برجای می‌ماند. اکثر کشورها به منظور کاستن از خسارات ناشی از آتش‌سوزی ساختمان‌های قدیمی، مالکان این ساختمان‌ها را ملزم به ایمن‌سازی در برابر آتش کرده‌اند. برای مثال، در هنگ‌کنگ در سال 1996 پس از آتش‌سوزی مهیبی که در ساختمان گارلی روی داد و 40 کشته و 81 مجروح برجای گذاشت، ایمن‌سازی ساختمان‌های قدیمی در دستور کار قرار گرفت. براین اساس مالکان این ساختمان‌ها ملزم شدند سیستم‌های ایمنی آتش‌سوزی را ارتقا دهند و تجهیزات مدرن اطفای حریق را در این ساختمان‌ها به‌کار برند. این تجهیزات عبارتند از: سیستم آب‌پاش اتوماتیک، استفاده از ابزار قطع و وصل اتوماتیک در سیستم‌های تهویه مکانیکی، روشنایی اضطراری، شیر آتش‌نشانی و سیستم آب‌رسانی، سیستم دستی هشدار آتش و کپسول آتش‌نشانی. در موردی دیگر، در سال 2005 ساختمانی در اسپانیا دچار حریق شد. این ساختمان 32 طبقه در سال 1970 ساخته شده بود و از استانداردهای لازم ایمنی در برابر آتش‌سوزی برخوردار نبود. چند ماه قبل از این آتش‌سوزی، برای ایمن‌سازی این ساختمان اقداماتی مانند ضد حریق کردن تیرها و ستون‌های فولادی و نصب آب‌پاش اتوماتیک تا طبقه 17 صورت گرفته بود. آتش‌سوزی این ساختمان از طبقه 21 آغاز شد و ساختمان 20 ساعت در آتش سوخت. بررسی‌های کارشناسی انجام شده پس از واقعه نشان داد از طبقه 17 به بالا که ایمن‌سازی انجام نشده بود، متحمل خسارت شدید شده و سقف‌ها فرو ریخته بود اما در طبقات پایینی که ایمن‌سازی شده بودند میزان خسارت به مراتب کمتر بود.

 

ایمن‌سازی در سازه‌های بلند

برج شانگهای دومین برج بلند جهان محسوب می‌شود. برای ایمن‌سازی این برج در برابر آتش، اقدامات قابل توجهی انجام شده است. به‌عنوان مثال اجزای این سازه در برابر آتش مقاوم هستند. این اجزا عبارتند از: تیرهای کامپوزیت فولاد و بتن، هسته بتنی و ستون‌های مقاوم‌شده بتنی. علاوه براین برای تخلیه سریع این برج درصورت آتش‌سوزی تمهیداتی درنظر گرفته شده است که عبارتند از: پله‌های خروج اضطراری، آسانسورهای مخصوص آتش‌نشان‌ها، آسانسورهای مخصوص تخلیه افراد، سیستم آب‌پاش اتوماتیک، سیستم تشخیص آتش، سیستم هشدار، ژنراتورهای برق اضطراری و در نظرگرفتن پناهگاه. در شرایطی که تخلیه افراد هنگام آتش‌سوزی ایمن یا امکان‌پذیر نباشد، ساکنان به پناهگاه منتقل می‌شوند و در زمان مناسب از ساختمان تخلیه می‌شوند. برای برج شانگهای که دومین سازه بلند جهان به‌شمار می‌رود، برآورد می‌شود در صورت آتش‌سوزی تخلیه ساکنان از طریق پله‌های اضطراری و آسانسورهای تخلیه، 2 ساعت طول می‌کشد. در مورد ساختمان‌ها و سازه‌های بلند، تخلیه حداکثر باید ظرف 2 ساعت انجام شود. درصورتی که ساختمان به سیستم‌های اطفای حریق مانند آب‌پاش مجهز باشد، تخلیه کامل ضروری نیست و فقط چند طبقه بالایی و چند طبقه پایینی محل شروع آتش‌سوزی تخلیه می‌شود. حوادث آتش‌سوزی در جهان بسیارند اما نگاهی به تجربیات دیگر کشورها می‌تواند از تکرار تجربیات تلخ و فاجعه‌آمیز پیشگیری کند. کشورهای بسیاری از تجربیات تلخ خود نیز در این زمینه درس گرفته‌اند و اقدامات اصلاحی را در دستور کار خود قرار دادند.

 

درس‌هایی از فروپاشی مرکز تجارت جهانی

(حادثه 11 سپتامبر)

مرکز تجارت جهانی نیویورک که حادثه 11 سپتامبر در آن رخ داد شامل 104 طبقه (به‌علاوه 5 طبقه زیر زمین) بود و تقریبا 541 متر ارتفاع داشت. 2997 نفر در حادثه تروریستی 11 سپتامبر کشته شدند که 2507 شهروند و 411 نیروی امدادی (343 آتش‌نشان، 60 مامور پلیس و 8 نیروی اورژانس) جزئی از آنها بودند. بعد از فروپاشی ناگهانی ساختمان مرکز تجارت جهانی، سازمان آتش‌نشانی نیویورک 200 واحد که شامل 400 آتش‌نشان بود را در محل مستقر کرد. همچنین در طول عملیات مسوولان شهری از مرکزی به نام «توزیع داده‌ها» بهره می‌بردند که تمام اطلاعات مربوط به وقوع حادثه را دریافت و از این اطلاعات تمام نیروهای امدادی استفاده می‌کردند. مشابه اقدامی که آتش‌نشانان وظیفه‌شناس در حادثه روز پنج‌شنبه ساختمان پلاسکو انجام دادند، در 11 سپتامبر هم برای تخلیه ساختمان و اطمینان یافتن از اینکه دیگر کسی در آن نیست انجام دادند. مشکلی که در آنجا وجود داشت این بود که سیستم رادیویی قطع شده بود و آتش‌نشانان هیچ ارتباطی با فرماندهان خود نداشتند.

بنابراین این آتش‌نشانان نتوانستند از موضوع فروپاشی ساختمان مطلع شوند. 24 ساعت پس از وقوع حادثه 11 نفر از زیر آوار زنده بیرون کشیده شدند (شامل 6 آتش‌نشان و 3 مامور پلیس). آخرین نفری که زنده از زیر آوار نجات داده شد 27 ساعت بعد از وقوع حادثه بود. همچنین در کل نیرو‌های امدادی توانستند تنها 20 نفر از کسانی را که زیر آوار گیر کرده بودند، نجات دهند. فرآیند آواربرداری در این حادثه چند روز به طول انجامید. نکته‌ مهمی که در رابطه با حادثه 11 سپتامبر وجود دارد این است که پس از وقوع این حادثه وزارت امنیت داخلی آمریکا تشکیل شد که یکی از وظایف اصلی آن مدیریت بحران در حوادث غیرمترقبه و هماهنگ‌سازی تمامی نیروهای امدادی تعریف شده است که در واقع وظایفی میان‌سازمانی را بر عهده دارد.

 

 

مدیریت بحران و مشارکت سیاسی

شراره عبدالحسین‌زاده

دانشجوی دکترای جامعه‌شناسی سیاسی

 

دولت‌ها در تمام دنیا وظایفی را به عهده دارند که اساسا برای ایفای آنها تشکیل شده‌اند؛ اما شاید قدیمی‌ترین وظیفه دولت‌ها در جامعه حفظ نظم و امنیت باشد. از قدیم‌ترین روزگاران که دولت به معنای عام وجود داشته، مهم‌ترین وظیفه آن حفظ نظم عمومی جامعه و زمامداری بر اوضاع و احوال کشور بوده است.

امنیت به معنای اولیه آن یعنی صیانت نفس یکی از مسائلی است که «دولت» به‌خاطر آن به‌وجود آمده است. به این معنا که ضرورت اساسی ایجاد و تاسیس دولت، استقرار و حفظ امنیت در اجتماع بوده است. البته بحث امنیت در هر زمانی، معنای خاص داشته است؛ گاه تنها معنای «حفظ جان و صیانت نفس» (در اندیشه هابز) داشته و زمانی دیگر، «حفظ اموال و دارایی» (در اندیشه لاک) به معنای آن اضافه شده است. امروزه معنای امنیت علاوه‌بر مسائل جانی و مالی به حوزه‌های متفاوت آزادی، مشارکت سیاسی، تامین اشتغال و رفاه و حتی بهره‌گیری از اوقات فراغت و برآوردن استعدادها هم کشیده شده است. البته میزان و محدوده این موضوعات و حوزه‌ها متناسب با بینش و اندیشه نظام‌های سیاسی و نوع آنها است؛ دینی یا سکولار و لائیک بودن، لیبرالیستی یا مارکسیستی بودن، توتالیتر و انحصارگرا یا دموکرات بودن، به جامعه مدنی و حوزه خصوصی افراد اهمیت دادن و عواملی دیگر بر مولفه‌ها و چارچوب امنیت تاثیر می‌گذارد. در نظریه ابزاری، یکی از نظریات تاسیس دولت این است: دولت محصول عمل ارادی انسان است، ابزاری است كه انسان‌ها برای رسیدن به اهداف خاصی آن را ساخته‌اند. دولت نتیجه قرارداد اجتماعی برای تامین نظم و امنیت در یك محدوده خاص است. دولت چیزی را تامین می‌كند كه طبیعت تامین نكرده است و آن صلح، امنیت و آزادی است. از این رو دولت برای انسان وجود دارد نه انسان برای دولت. وقتی دولت را پدیده‌ای حاصل قرارداد و توافق افراد می‌شماریم از آن به‌عنوان پدیده‌ای ساختگی یاد می‌كنیم و باز هم وقتی دولت را پدیده‌ای مصنوع اما حاصل اجبار بخشی از جامعه نسبت به بخش دیگر در نظر می‌گیریم، آن را پدیده‌ای اجبارآمیز وتحمیلی تلقی می‌كنیم. اما باید توجه داشت كه در اینجا گروه‌های داخلی در یك سرزمین و محدوده مشخص به نام كشور كه محدوده مجاز آنها است، اقدام به تشكیل دولت برای اهداف خود كرده‌اند. به‌عبارتی دولت حاصل توافق بین افراد یك كشور است.

البته همواره دولت‌ها با هر رویکردی نسبت به این وظیفه مهم با بحران‌ها و چالش‌هایی مواجه هستند. شناخت «بحران»‌ها و چالش‌ها از جمله مقولاتی است كه بررسی ابعاد و زوایای آن به‌صورت علمی، از دهه ۱۹۶۰ میلادی آغاز شده است. لوسین پای، بایندر و... از جمله افرادی هستند كه به بررسی انواع بحران‌هایی که دولت‌های مدرن به آن مبتلا هستند، پرداخته‌اند. اما به‌نظر می‌رسد این اندیشمندان علم سیاست مدیریت بحران ناشی از حوادث و نقش آن را بر مشروعیت و اعتماد به نهاد دولت کمتر مورد توجه قرار داده‌اند. بحران‌ها و چالش‌ها نزد دولت‌ها چه طبیعی و چه ناشی از ناکارآمدی مسوولان و چه بحران‌های خارجی دارای اهمیت وافری هستند؛ چراكه به‌طور بالقوه می‌توانند ثبات و هستی دولت‌ها و رژیم‌ها را مورد تهدید قرار دهند و از این منظر، مهار و «مدیریت بحران‌ها» و چالش‌ها از اهمیت زیادی برای تصمیم‌گیرندگان سیاسی برخوردار است؛ چراکه هنگامی که در جامعه نتوان بحران‌ها را مدیریت کرد جامعه دچار بی‌اعتمادی به مدیران و سیاست‌های اجرایی می‌شود. در حوزه‌های مختلف علوم سیاسی مفهوم بحران با معانی گوناگونی چون پریشانی، «وحشت»، «فاجعه»، «مصیبت»، «خشونت» بالقوه و بالفعل یا به‌عنوان نقطه عطفی در تحلیل‌های تصمیم‌گیری به كار گرفته شده است. در واقع منشا بحران یا در دولت یا در عوامل محیطی نهفته است. زمانی كه نهادهای موجود، قادر به پاسخگویی به نیازها نباشد، نوعی «عدم‌تقارن» ایجاد می‌شود. با عدم پاسخگویی و مدیریت به موقع بحران، بحران‌های دیگر مجال ظهور و بروز می‌یابند. در حوادث طبیعی عدم مدیریت مناسب، بحران عدم اعتماد به نهاد دولت را موجب می‌شود. این عدم‌اعتماد و چالش‌های پیش رو در کمترین حالت بحران مشارکت و کاهش مسوولیت‌پذیری و مشارکت سیاسی و اجتماعی به‌خصوص در مواقع نیاز و سرنوشت‌ساز از جمله انتخابات را به عهده خواهد داشت.

 

 

 

ابزارهای نجات تهران از بحران

دنیای اقتصاد: زنگ خطر حادثه آتش‌سوزی و تخریب کامل برج پلاسکو برای ایمن‌سازی کل سازه‌های جدید و به خصوص قدیمی پایتخت، از دیدگاه کارشناسی دست کم 14 راهکار مهم و لازم‌الاجرا را پیش روی مدیریت شهری تهران قرار می‌دهد. ماحصل آنچه طی دو روز گذشته از سوی کارشناسان و صاحب‌نظران شهری به‌عنوان مهم‌ترین تکالیف مدیریت شهری پایتخت برای به حداقل رساندن ریسک سکونت و فعالیت در شهر تهران مطرح شده حاکی است شهر تهران به واسطه قرار گرفتن در معرض خطرات بالقوه طبیعی و غیرطبیعی نیازمند اعمال تدابیر مضاعف برای کنترل و به حداقل رساندن تهدیدات ثانویه پس از وقوع حوادث اصلی است.

اولین راهکار کارشناسی از نحوه به حداقل رساندن آسیب‌های ساختمانی ناشی از حوادث طبیعی همچون زلزله و غیرطبیعی همچون آتش‌سوزی، به «ضرورت ایجاد پلیس یا شهردار ساختمان» در همه ساختمان‌ها به خصوص ساختمان‌های مهم و عمومی اعم از مجتمع‌های تجاری و تولیدی برمی‌گردد. طوری که به واسطه تخصص، آگاهی و توانمندی‌های این فرد در مدیریت امور جاری و بنیادین ساختمان‌، هر تصمیمی از سوی وی مورد پذیرش تمام افراد، مالکان و کسبه قرار بگیرد.

راهکار دوم، به «ضرورت تحول بنیادین مدیریت حوادث طبیعی و غیرطبیعی در پایتخت به لحاظ فنی، اجتماعی و روانی» برمی‌گردد؛ لازم است بازنگری جدی در تشکیلات فنی شهری همچون تجهیزات، دستگاه‌ها و نحوه مدیریت بحران پس از وقوع حوادث شکل بگیرد؛ این در حالی است که کنترل برخی رفتارهای اجتماعی همچون ممانعت از ازدحام شهروندان در محل وقوع حوادث که منجر به کاهش سرعت امدادرسانی به آسیب‌دیدگان و روند آواربرداری می‌شود، بعد دوم این راهکار محسوب می‌شود. همچنین در این راستا لازم است مدیریت بحران شهری به لحاظ روانی به توانایی ایجاد آرامش در میان افراد یا بستگان کسانی که در اثر وقوع حادثه اموال یا فردی از اعضای خانواده‌شان را از دست داده یا منتظر خارج کردن وی از زیر آوار هستند، مجهز شود.

کارشناسان معتقدند سومین اقدام مهم و موثر در راستای اصلاح اساسی و بهینه‌سازی فرآیند مدیریت بحران شهری، «تبدیل مانورهای نمایشی امداد و نجات به مانورهای هدفمند» است؛ مرور حوادث ناگوار و تلخ شهری طی دست کم سه سال اخیر در پایتخت-همچون دو حادثه آتش‌سوزی در خیابان جمهوری، وقوع سیل در مترو، چند ریزش ساختمانی و فرونشست زمین در خیابان‌های مختلف پایتخت ناشی از گودبرداری‌های غیر اصولی، تخریب یک پل در محدوده کن ناشی از سیل و... که به حوادث خبرساز پایتخت طی مدت یاد شده تبدیل شدند-نشان از ضرورت بازتعریف اهداف و شکل این مانورها دارد. «علت‌یابی سریع حوادث اولیه و ثانویه بعد از وقوع این حوادث» چهارمین ضرورت شهری در این زمینه محسوب می‌شود. این در حالی است که روندهای قبلی علت‌یابی برای حوادث طبیعی و غیرطبیعی پایتخت به گونه‌ای بوده است که در بسیاری موارد از جمله حادثه ریزش خیابان شهران در خردادماه امسال، هنوز علت مشخصی که مورد توافق همه دستگاه‌های شهری مربوط به این حادثه باشد، اعلام نشده است. «افزایش ضریب ایمنی ساختمان‌ها به‌خصوص ساختمان‌های با کاربری اداری، تجاری و تولیدی به منظور پیشگیری از خطر آتش‌سوزی» راهکار پنجم به حداقل رساندن خسارت‌های ثانویه پس از بروز حوادث اولیه طبیعی و غیرطبیعی محسوب می‌شود.

«اخطار و اقدام ضربتی به منظور توقف بهره‌برداری از ساختمان‌های ناایمن و در معرض خطر»، ششمین راهکار کارشناسی در این‌باره است.

هم اکنون اقدامات مدیریت شهری در راستای پیشگیری از برخی حوادث غیرطبیعی همچون خطر ریزش ساختمان‌ها و برج‌ها، در اثر آتش‌سوزی، تنها در حد «اخطار کتبی» به مالکان این ساختمان‌هاست؛ این در حالی است که کارشناسان معتقدند راهکار واقعی برای ایمن‌سازی در برابر حوادث طبیعی و غیرطبیعی عبور از مرحله اخطار و اقدام ضربتی برای توقف بهره‌برداری از ساختمان‌هایی است که به اخطارهای دوره‌ای سازمان آتش‌نشانی درخصوص ضرورت ایمن‌سازی ساختمان مربوط، بی‌توجهند.

به عبارت دیگر لازم است مدیریت شهری در این بخش از ظرفیت‌های سیستم قضایی برای به حداقل رساندن مخاطرات ناشی از ناایمن بودن ساختمان‌ها استفاده کند.

هفتمین راهکار کارشناسی به «ضرورت بازگشت به قانون شهرداری‌ها در راستای اجرای تکلیف قانونی مدیریت شهری موجود در بند 14 ماده 55 این قانون» اشاره می‌کند.

در این ماده قانونی شهرداری‌ها مکلف به «اتخاذ تدابیر موثر و اقدام لازم برای حفظ شهر از خطر سیل، حریق و همچنین رفع خطر از بناها و دیوارهای شکسته و خطرناک واقع در معابر عمومی و کوچه‌ها و اماکن عمومی و دالان‌های عمومی و خصوصی و. . . » شده‌اند. این بخش از ماده 55 قانون شهرداری‌ها به وضوح نشان‌دهنده نقش قانونی مدیریت شهری در راستای جلوگیری و انجام اقدام عملی برای پیشگیری از بروز حوادث ساختمانی در ساختمان‌های عمومی در معرض خطر، نظیر ساختمان پلاسکو است؛ نقشی که از حد اخطار فراتر می‌رود و به اقدام عملیاتی مدیریت شهری تاکید دارد. این درحالی است که براساس تبصره همین ماده از قانون شهرداری‌ها، «در کلیه موارد مربوط به رفع خطر از بناها و ...، شهرداری پس از کسب نظر مامور فنی خود به مالکان یا صاحبان اماکن ابلاغ مهلت‌دار متناسبی صادر می‌کند و اگر دستور شهرداری در مهلت معینی به موقع به اجرا گذاشته نشود شهرداری رأسا با مراقبت ماموران خود اقدام به رفع خطر خواهد کرد و هزینه صرف شده را با محاسبه 15 درصد اضافه، به‌عنوان خسارت، از مالکان دریافت خواهد کرد.»

این تبصره به خوبی نشان می‌دهد که مدیریت شهری تهران می‌توانست پس از خطرناک تشخیص دادن ساختمان پلاسکو نسبت به رفع خطر از این ساختمان راسا وارد عمل شود.

«راه‌اندازی نهضت ایمن‌سازی ساختمان‌ها» به‌عنوان حرکتی اجتماعی و فنی راهکار هشتم کارشناسان برای به حداقل رساندن آسیب‌های ثانویه ناشی از وقوع حوادث اولیه طبیعی و غیرطبیعی است.

نهمین راهکار کارشناسی در این راستا، «تجدیدنظر در نحوه مدیریت بحران شهری» است.

این در حالی است که دهمین راهکار کارشناسی در این باره به «برخورد قاطع مدیریت شهری با مالکان ساختمان‌های فاقد مقاومت و ایمنی کافی در برابر حوادث» برمی‌گردد؛ کارشناسان می‌گویند همان‌گونه که مدیریت شهری در برابر دریافت عوارض شهری و مطالبات خود از صاحبان کسب و کار مقررات خاص خود را دارد که در بسیاری موارد شاهد انسداد مراکز بدهکار با استفاده از بلوک‌های بزرگ سیمانی هستیم، ملاحظات اجتماعی در برخورد با ساختمان‌های فاقد مقاومت کافی در برابر حوادث نیز باید کنار گذاشته شود.

مدیریت شهری می‌تواند با استفاده از ابزارهای در اختیار خود در بحث ایمنی و حریق و مقاومت ساختمان‌ها برخورد جدی‌تری داشته باشد. راهکار یازدهم، «ضرورت تفهیم نهضت ایمن‌سازی به عموم مردم» را مورد تاکید قرار می‌دهد؛ باید تدابیری اندیشیده شود که عموم مردم با استفاده از ابزارهای مختلف آموزشی، حقوقی، تشویقی و در صورت لزوم تنبیهی، نسبت به این موضوع که وقوع حوادثی همچون آتش‌سوزی، دربردارنده زیان دو سویه برای امنیت عمومی شهر و منافع شخصی مالکان است، واقف شوند. «تقویت سیستم‌های فنی حفاری» دوازدهمین راهکار کارشناسی در این زمینه است؛ حادثه اخیر ساختمان پلاسکو نشان داد به‌رغم فداکاری‌های آتش‌نشانان غیور پایتخت، سیستم فنی حفاری شهر تهران در زمان وقوع بحران ضعیف بوده و نیازمند تقویت است. «تقویت اعتبارات مدیریت بحران» سیزدهمین راهکار کارشناسی برای کاهش و به حداقل رساندن آسیب‌های ناشی از حوادث اولیه و آسیب‌های ثانویه است.

طبق اعلام نتایج «پایش برنامه 5 ساله دوم شهرداری تهران»، سهم اعتبارات ماموریتی ایمنی و مدیریت بحران شهر تهران از کل اعتبارات مدیریت شهری طی سال 91 تا 95 بین 2 تا حداکثر 6/ 3 درصد بوده است. این در حالی است که میزان این اعتبار با توجه به محاصره شدن شهر تهران در میان سه تهدید عمده، سهمی بسیار ناچیز و نیازمند تقویت است. از سوی دیگر به رغم وجود گنجینه نیروی انسانی فعال، توانمند و فداکار در سازمان آتش‌نشانی شهر تهران که کارنامه درخشانی در سابقه تمام فعالیت‌های خود در حوادث بزرگ و کوچک دارد، حادثه اخیر ساختمان پلاسکو نشان داد ظرفیت ناوگان آتش‌نشانی پایتخت نیازمند تقویت است.

هم اکنون 123 ایستگاه آتش‌نشانی در مناطق مختلف شهر تهران وجود دارد که ناوگان 10 ایستگاه به محل حادثه ساختمان پلاسکو اعزام شدند؛ این در حالی است که در صورت نشت گاز و ایجاد انفجار و آتش‌سوزی در ساختمان‌های مجاور این سوال ایجاد می‌شود که آیا این ظرفیت پاسخگوی اطفای حریق و مهار آتش در کل محدوده خطر بود؟

این موضوع به خصوص با توجه به خطر بروز زلزله احتمالی در پایتخت و نیاز به حجم وسیع ناوگان آتش‌نشانی در آن زمان از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است که لازم است مدیریت شهری تهران در این مورد نیز اقدام لازم را انجام دهد.

«الزامی کردن استفاده از پوشش ضد حریق در همه ساختمان‌ها و ایجاد مشوق‌هایی برای این منظور» به خصوص ساختمان‌های قدیمی عمومی از دیگر اقداماتی است که لازم است به‌عنوان راهکار چهاردهم مورد توجه قرار بگیرد؛ هم اکنون به رغم آنکه بسیاری از ساختمان‌های جدیدالاحداث از این سیستم برخوردار هستند اما عموم ساختمان‌های قدیمی مشابه ساختمان پلاسکو از این سیستم بی‌بهره‌اند؛ هر چند بهسازی و مقاوم‌سازی این ساختمان‌ها به دلیل هزینه و دردسرهای ناشی از آن چندان از سوی مالکان ساختمان‌های خصوصی مورد استقبال قرار نمی‌گیرد اما مدیریت شهری تهران می‌تواند با استفاده از برخی مشوق‌ها و ابزارهای تشویقی همچون «اعمال تخفیف در عوارض کسب و پیشه»، هزینه‌های ناشی از بروز آتش‌سوزی‌های گسترده و همچنین هزینه‌های مربوط به مهار آتش همچون هزینه به‌کارگیری ماشین‌آلات اطفای حریق، تلفات جانی و... را کاهش دهد.

منبع : دنیای اقتصاد
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

آخرین عناوین