سقط جنینهای احتمالی، خشونتهای فیزیکی، طرد شدن از جانب خانواده و اجتماع، از دست دادن شانس یک زندگی خانوادگی معمولی از جمله مشکلاتی است که برای زنانی اتفاق میافتد که تن به ازدواج سفید میدهند.
۰
کد مطلب : ۱۵۵۷۲۸
ازدواج سفید روز به روز در حال فراگیر شدن است. در این ازدواج دختر و پسر شرط عقد و ازدواج را نادیده میگیرند و با یک توافق دو طرفه میپذیرند که درکنار هم زندگی کنند؛ بنابراین بی سروصدا یک خانواده با سبکی جدید تشکیل میشود. خانوادهای سست بنیان که به راحتی از هم فرو میپاشد.
در یک ازدواج سالم، سه عنصر اصلی تعهد، صمیمیت و شور وجود دارد. این در حالی است که در ازدواجهای به اصطلاح سفید، دو طرف از همان نخست قید «تعهد» را میزنند و میپذیرند که بدون ثبت هیچ عقد و ازدواجی در کنار هم زندگی کنند. در این زندگی مشترک، حق و حقوق دو طرف کاملا توافقی است و هیچ ضمانتی برای اجرا وجود ندارد.
جدایی، پایان اجتناب ناپذیر هر رابطه بیتعهد مانند ازدواج سفید است، حتی اگر شور و صمیمیت در آن موج بزند. فرزندان حاصل از این ازدواج فارغ از مشکلات متعدد در زمینه حضانت و ارث، دچار بحران هویتی عمیق و آشفتگی هیجانی نیز میشوند بنابراین پایان این ارتباط معیوب، آغازگر مشکلات این کودکان است.
دختران در ازدواج سفید از داشتن یک خانواده مستقل و سالم، از امکان مادر شدن و بودن در فضایی امن به لحاظ روانی، خود را محروم میکنند. بسیاری از دختران به امید ختم به خیر شدن این رابطه هم خانه میشوند، آنها امید دارند که با شناخت بیشتر و داشتن تجربیات مشترک بتوانند شریکشان را به یک عقد و ازدواج رسمی نزدیک کنند.
برخی دیگر از دختران توانایی این را ندارند که به تنهایی نیازهای مادی خود را مرتفع کنند بنابراین ازدواج سفید باعث تقسیم بخشی از هزینههای فرد مانند اجاره مسکن، یا خرید مایحتاج زندگی با شخص دیگری میشود. برخی هم معتقدند که قوانین سفت و سخت خانوادگی، ازدواج کردن در یک چارچوب مشخص را برایشان سخت کرده و چارهای جز همخانگی برایشان باقی نگذاشته است.
ازدواج سفید شاید بتواند بار تنهایی دختران را برای مدت زمانی کوتاه سبک یا گذران زندگی را زیر چتر حمایتهای مالی و عاطفی یک مرد راحتتر کند، اما خسارتهای روانی جبران ناپذیر و سنگینی را به بار میآورد. دختران در این مسیر متحمل سوءاستفادههای جسمی و روانی شدیدتری میشوند.
سقط جنینهای احتمالی، خشونتهای فیزیکی، طرد شدن از جانب خانواده و اجتماع، از دست دادن شانس یک زندگی خانوادگی معمولی از جمله مشکلاتی دانست که برای زنانی اتفاق میافتد که تن به ازدواج سفید میدهند.
فروپاشی ازدواج سفید به دختران آسیب بیشتری را از نظر عاطفی وارد میکند، افسردگیهای عمیق، وابستگیهای عاطفی، خدشهدار شدن اعتماد به نفس و برچسب ارتباط ناسالم در یک جامعه پایبند به سنتها، دختران را مستعد ورود به ارتباطهای ناسالم بعدی، یا سوءمصرف مواد و دارو برای فرار از افکار سرزنشآمیز و آزاردهنده میکند.
علاوه بر این باید در نظر داشت که روزها و ماهها میگذرند و یک ارتباط بدون تعهد و بدون آینده فرصتهای رشد، پیشرفت و مهارتآموزی را کوتاه و بیکیفیت میکند و این مسئله میتواند در وابستگی و بیکاری پایدار در زنانی که به لحاظ مالی وابسته هستند، تاثیرات دائم و جبران ناپذیری داشته باشد.